.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

لحظه ی دیدار نزدیک است...

سلام 

الان که این مطلبو مینویسم خداشاهده از استرس چه غوغایی تو دلم برپاست 

من بعنوان مدیر وبلاگی که واسه بچه های ارشد مینویسه ب خودم حق نمیدم که بانوشته هام باعث تضعیف روحیه دوستان بشم .... پس استرس بی استرس...تنها خدا خداخدا و خدا!!! 

اینطور ک شنیدم کنکور بچه های آی تی هفته ی دیگه 5شنبه برگزار میشه و روز بعدش بچه های کامپیوتر باید سرجلسه کنکور حاضر بشن اونم با ی کنکور یه مرحله ای! 

تو این وقت باقی مونده نمیدونم سفارش کنم چی بخونید ک بهتره.... 

اگه تست کم کار کردی سعی کن این چندروز تست کار کنی... 

اگه مث من مخت هنگ کرده بیخیال تست شو و سعی کن نکات نوشته شده رو مرور کنی که همون مطالبی که تسلط داری فراموشت نشن....

دروسی مث پایگاه و سیستم عامل و هوش مطالب حفظیاتیشون باید حتما قبل کنکور مرور بشه...  

روز جمعه روز عید میلاد بهترین بنده و فرستاده ی خداست...و آخرین آزمون آزمایشی ما! 

خدای مهربونم رو به آبروی حضرت رسول،محمدامین (ص) قسم میدم بهترینا رو واسه بچه های ارشد91 رقم بزنه... 

خودت بهتر میدونی چقد زحمت کشیدی و لحظه لحظه ی این روزا خدااز بالا ناظر اعمالت بوده...پس رک و راست باهاش حرف بزن و هرچی دلت میخاد ازش درخواست کن ک هرچی ببخشه چیزی از خوان لطف و کرمش کم نمیشه... 

بقول دوست عزیزم طلوع:ما درحد توان خودمون تلاش کردیم و باقیشو میسپاریم به خدای مهربون !!! 

"انما امره اذا اراد الشی ان یقول له کن فیکون

 

---------------- 

پ.ن.۱: 

میگن هیچ چیز تو زندگی ما اتفاقی نیست و حکمتی توش نهفته ست... 

الان داشتم کانالای تی وی رو عوض میکردم ک رو یکی موندم و داشت فیلمی نشون میداد...این جمله ی کلیدیشو دارم باخودم زمزمه میکنم: 

" گاهی وقتا لازمه که بزاریم زندگی مسیر خودشو طی کنه...حالت افسردگی ما نشونه ی نبودن ایمان بخداس...خدابرای بنده بس و کافیه!!!همه چیزو بسپار بخودش و ب دنیا بخند  

-----------------

پ.ن.2: 

با تشکر ازایمیل زیبای آبجی فاطمه ی عزیزم 

......... 

پسر کوچک مدتی بود که کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد .مادرش برای این که او را در یاد گیری پیانو تشویق کند بلیت یک کنسرت پیانو را تهیه کرد و پسرک را با خود به کنسرت برد.

زمانی که به سالن وارد شدند و روی صندلی خود نشستند. مادر یکی از دوستانش را دید و پیش او رفت تا گفتگو گویی بکنند زمانی که آنها گرم صحبت بودند پسرک با کنجکاوی به سمت پشت صحنه رفت مادر که از گفت و گو بادوستش فارغ شده بود به سمت صندلی خودشان برگشت و با تعجب دید که پسرک سر جایش نیست در همین حین پرده کنار رفت و همه با تعجب پسر کوچکی را دیدند که پست پیانو نشسته و قطعه کوتاهی را می نوازد.

در این زمان استاد پیانو روی سن و به کنار پیانو آمد و به ارامی به پسرک گفت نترس ادامه بده و خودش نیز در کنار او قرارگرفت و در نواختن گوشه هایی از قطعه به پسرک کمک کرد .

او بدون هیچ ترسی به نواختن قطعه ادامه داد. این صحنه تمامی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و شرایط بسیار هیجان انگیزی در سالن به وجود آمد.

حضور در این صحنه درست مثل حضور در عرصه زندگی است وقتی که احساس می کنیم مورد توجه هستیم سعی می کنیم نهایت تلاش خود را بکار گیریم اما هنگامی که احساس می کنیم دست قدرتمندی از ما حمایت می کند با اطمینان و اعتماد به نفس بیشتری از زیبایی های زندگی استفاده می کنیم .

بار دیگر که در مسیر زندگی دچار دلهره و هراس شدید خوب گوش فرا دهید...حتما صدای او را می شنوید که می گوید: نترس ادامه بده.... 

----------------

پ.ن.۳: 

داشتن هدف، و رفتن به دنبالش، خوب است ولی عاشق هدف بودن و گرفتار شدن چیز دیگری است(از: پروفسور حسابی

خدا....

بسیاری مشتاقند به فضا سفر کنند
به ماه برسند
یا بر مریخ فرود آیند
روح من آرزومند ورود به حریم درون است
آنجا که خدا خویش خویش من سکنا دارد
  

-------------------- 

پ.ن.1: 

روزگار قرار نیس اینجور بمونه.... 

چرخ این روزگار بالاخره بروفق مراد ماهم خواهد چرخید.... 

میمونم فقط بخاطر قولی که ب خدای خودم دادم.... 

خدارو دارم هیچ غمی ندارم.... 

هرغمی هست بهانه ایه برای نزدیک شدن به خود ِ خدا.... 

خدای مهربون من همه ی بنده هاشو دوس داره.... 

نگرانمونه ک تو راهی که انتخاب کردیم زمین نخوریم....  

کنارمونه ک هروقت زمین خوردیم دستمونو بگیره.... 

بفکرمونه ک یه دفعه ازش ناامید نشیم...

با خدا باش پادشاهی کن....بی خدا باش هرچه خواهی کن 

ب امید لطف و کرم بی حد و اندازه ت 

پ.ن.۲: 

امشب شب سالگرد عموی شهیدمه....داشتم باعکسش حرف میزدم که یادم اومد 

عمو جونم!دعام کن...برای عاقبت بخیری برادرزاده ی سرتاپا گناهکارت دعا کن 

ی تیکه از وصیت نامه عموم رو خیلی دوس دارم و همش باخودم زمزمه ش میکنم: 

" خدایا!میخواهم با تکه تکه شدن بدنم،بندگی خود را ثابت کنم..."...روحت شاد عمو جونم 

یاد شهید چمران عزیز افتادم...ارادت خاصی نسبت به این شهید عزیز دارم 

..........