.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

قاصدک خوش خبر...

سلام

فک کنم از تیتر پستم متوجه موضوع این پستم شده باشین؟!

نمیدونم چقد این قاصدک رو باور دارید؟

نمیدونم چقد حواستون بهش بوده یا هست؟

اصلا چی در موردش میدونید؟!

یادم نمیاد از چند سالگیم به این قاصدک زیبا علاقه داشتم؟!هروقت قاصدکی رو تو حیاط خونه مون یا جایی دیگه میدیدم حس خوبی بهم دست میداد...

میگن قاصدکا با خودشون خبر میبرن و میارن...

میگن قاصدکا سلام ما رو میبرن و میارن...

من فقط باور دارم ک این قاصدک فقط و فقط خبر خوش میبره و میاره...

دلتنگی های مارو میبینه و پیامشو میرسونه حالا به هرکی که باید برسه...

شما وقتی یه قاصدک میبینید چیکارش میکنید؟

ساده و عادی از کنارش رد میشید؟انگار نه انگار قاصدکی دیدید؟

یا نه...اونو به دست میگیرید و باهاش حرف میزنید و به حرفاش گوش میدید؟

من قاصدکا رو خیلی خیلی دوس دارم...

وقتی قاصدکی سر راهم سبز میشه آروم اونو به دست میگیرم و دستمو به حالا مشت میزارم و آروم آروم با قاصدک حرف میزنم و گوش میدم ک چی میخاد بگه...

حالا شما میگید مریم دیوونه شده!!!!!

بهش میگم:

هان!ای قاصدک خوش خبر!!!

از کجا از که خبر آوردی؟؟؟

گرد بام و در من پر ثمر میگردی

انتظار خبری هست مرا...یاد مهدی اخوان ثالث گرامی!!!

دیروز غروب داشتم تو حیاط قدم میزدم ک یه باد آروم و خنکی می وزید...یهو چشمم به قاصدکی افتاد ک با وزش باد این ور و اونور حیاط میرفت...

آروم برش داشتم و تو مشتم گرفتم اما به آرومی... یه قاصدک بزرگ بود که چند قاصدک کوچیک بهش چسبیده بودن...

یهو دلم گرفت...

بهش گله کردم ک چرا چند باره میاد اما هیچ خبری واسم نمیاره...

بهش گفتم داره کم کم باورم میشه دوسم نداری و به حرفام گوش نمیدی...

بهش گفتم امشب امام علی(ع) یاس کبودش رو تو غربت به خاک میسپاره...امشب آقا صاحب زمان دلش غصه داره...برو و سلام منو بهش برسون و تسلیت بگو...

بعد مشتمو باز کردم و با وزش باد قاصدک پرید...هنوز چند گامی جلو نرفته بودم ک حس کردم چیزی به لباسم چسبیده...نگاه کردم دیدم همون قاصدکه...

دلم غصه ش گرفت...بهش گفتم چرا نرفتی؟؟؟

یهویی حس کردم این قاصدک رو کسی فرستاده و خودش حامل خبره...از کی نمیدونم؟؟؟؟؟

منم بیخیال قاصدک شدم و خودم رو ب قبله ایستادم و حرفامو به آقام گفتم...

.

.

.

دلم یه خبر خوش میخاد....در واقع دو تا خبر خوش میخاد...منتظرم و امیدوار

تا نتایج کنکور اعلام بشه شاید آپ نکنم شاید...میخام این قاصدک تو این پست بمونه تا خبرای خوشی از دوستان موقع اعلام نتایج واسم بیاره وخبر خوش خودم رو هم برسونه ب دوستان گلم!

شما دوستان هم  این قاصدک زیبا و خوش خبر رو باور کنید...

حق نگهدارتون

یاعلی

التماس دعا

--------------------------

پ.ن.1:

بازم شب جمعه و دلتنگی...اللهم عجل لولیک الفرج

آقاجون یه دنیا شرمنده تم...حلالم کن آقا...بگذر از خطاها و بدی هام آقا...

دانلود کن حتما

--------------------------

پ.ن.2:

با تاخیر تولد دوست و خواهر گلم شیوا گلی رو بهش تبریک میگم...

یه دنیا شرمنده شم که دیروز تولدش بود و من فراموش کردم....شیوا گلی ایشالا تولد صدسالگیت در کنار عشقت

شیوا گلی تولدت مبارکککککککککککککککککککککککککککککککک

---------------------------

پ.ن.3:

Persian Gulf


خلیج همیشه فارس


---------------------

پ.ن.4:


روزت مبارک...ممنون بابت تمام کمک ها و راهنمایی هات

روز معلم و استاد برتمام اساتید ومعلمان دلسوز دنیا بخصوص ایران عزیزم مبارک

---------------------

پ.ن.5:

فقط میتونم بگم دلتنگم...دلتنگ دلتنگ دلتنگ....

برای.....

بیخیال

---------------------

پ.ن.6:

میلاد بانوی دو عالم خانم فاطمه ی زهرا (س) رو به همه ی دوستان تبریک میگم....

روز زن رو به تمام بانوهای گل ایران زمین تبریک میگم....

مادرای گل دنیا!!!!روزتون مبارک....

---------------------

پ.ن.7:

به یاد داشته باش که

انسانها در کنار هم عاشقند

و

دور از هم عاشق تر....!

هرکجا که باشی

هرکجا که باشم

"دوستت دارم..."

----------------------

پ.ن.8:

با گذشت زمان چیزا قدیمی میشن اما نمیدونم چرا با گذشت زمان دلتنگی های من تر و تازه میشن....

پروتکلSSL رو خیلی خیلی دوس دارم...

-----------------------

پ.ن.9:

تسبیحی بافته ام

     نه از سنگ...

نه از چوب...

     نه از مروارید...

بلور اشکهایم را به نخ کشیده ام

                                      تا برای شادمانیت دعا کنم ...

------------------------

پ.ن.10:

هوای کوی تو از سر نمیرود آری

غریب را دل سرگشته با وطن باشد....

28/02/1391

------------------------

پ.ن.11:

در حد المپیک اعصابم بهم ریخته...ویندوز لپ تاپم یهو پرید چندروز بود هی میخاستم از اطلاعاتش بک آپ بگیرم و سرویسش کنم اما....دعا کنید اطلاعات مربوط ب پایان نامه از دستم نره هیچ بک آپی ازشون ندارم!!!چه اشتباهی کردم!!!نمیدونم چرا واسه فرمت درایوام ارور میده؟؟؟خدا کمکم کن مث همیشه خودم از پس مشکلم بر بیام...یا باب الحوائج

خدارو شکر یه بک آپ از نسخه ی پایانی پایان نامه تو جیمیلم دارم...

اطلاعاتم دود شد رفت هواااااااااا!...هاردو کلا فرمت و از نو پارتیشن بندی کردم

------------------------- 

پ.ن.12: 

بغض دل خویش را هویدا کردند
خون بر جگر شیعه زهرا کردند
یک عده حرام لقمه بی سر و پا
توهین به امام هادی ما کردند

خدا لعنتتون کنه ک مظلوم تر از ائمه گیر نیاوردید.... 

------------------------

پ.ن.13:

بالاخره اردیبهشت ماه هم تموم شد و رفت... نوبت خردادماه رسید

------------------------

پ.ن.14:

دوستان خوزستانی عزیز جهت ثبت نام در استخدامی جدید استانداری خوزستان تا 7خردادماه وقت دارید به آدرس زیر مراجعه کنید و جهت ثبت نام اقدام نمائید:

استانداری خوزستان

-------------------------
پ.ن.15:
متاسفانه 3خردادماه نمیتونم با تیم ایروبیک واسه مسابقات برم  ب مربیم قول دادم سری بعد حتما باهاشون برم
--------------------------
پ.ن.16:
این الرجبیون!!!
حلول ماه مبارک رجب بر تمامی دوستان مبارک
التماس دعا
----------------------
پ.ن.17:

لیلة الرغائب
امشب شب آرزوهاس...بهترین آرزوها رو برای تمام دوستانم دارم
امشب همدیگرو فراموش نکنیم...برای برآورده شدن آرزوهای هم دعا کنیم
دست از طلب ندارم تا کام دل برآید
-----------------
شهادت امام مظلوم،امام هادی النقی(ع)رو تمام دوستداران آن حضرت تسلیت عرض میکنم
حتما سری به این سایت بزنید: هادی نت
-----------------------
پ.ن.18:
ب احتمال زیاد نتایج اولیه کارشناسی ارشد1391 روز شنبه 6 خردادماه اعلام خواهد شد

چند وقته که...

سلام

چند وقته همش فکرم مشغوله شبا نمیتونم بخوابم وقتی هواتاریک میشه دلم میگیره...

نمیدونم چرا همش چندتا خاطره س یادم میان...

زیارت حضرت معصومه سال 85 اونم خیلی اتفاقی و ارتباطش با خواب چندماه قبلش...یعنی واقعا خودشون و آقا صاحب زمان طلبیدن...

اعتکاف سال 86...

روزی که مامان بزرگم برای همیشه مارو تنها گذاشت و رفت...

مرداد سال88 و یه خبر ناراحت کننده...

خرداد سال89 و انجام یه کار خیلی خیلی سخت...

و یه عالمه خاطره از سال 86و 87....

-------------------

چند وقته بدجور دلم هوای زیارت کرده اونم زیارت امام غریبم و زیارت خواهرمهربونش خانم فاطمه معصومه(س)...

باهمه وجودم اعتقاد دارم ک باید خودشون بطلبن...مث سال85 و88 !!!

از وقتی یادم میاد خیلی خیلی به آقا صاحب زمان علاقه داشتم و آرزو داشتم برم مسجدجمکران.کسی درمورد آقا و زیارت مسجدجمکران میگفت اشک تو چشام جمع میشد جوری بود ک تموم هم اتاقیام میدونستن حال و هوامو...

سال 85 خواهرم اینا واسه کارشوهرخواهرم به شهرقم اسباب کشی کردن...بابا میگفت تازمانی ک خواهرت اینا اونجان باید یه بار بریم اونجا...

ترم سوم کاردانی بودم ک آخرای ترم درست روز اولین امتحان پایانیم اواسط دیماه85 بود ک بابا رو گوشیم تماس گرفت که داییم ک راه آهن کارمیکنه یه کوپه واسمون رزرو کرده جوریکه تاسوعا عاشورا قم باشیم...تاریخ حرکت 7بهمن ماه85 بود درست روز آخرین امتحان من و حرکت قطار جوری بود ک من نمیتونستم خودمو بهشون برسونم...وقتی بابا بهم گفت اصلا نمیدونم چم شده بود کاری به امتحانا نداشتم به بابا گفتم من نمیام حس سفر ندارم آخه خیلی خسته ی امتحانا بودم.بابا هم ول کن نبود و پشت سرهم تماس میگرفت و اصرار پشت اصرار...

از اونروز ک هم اتاقیام فهمیدن اونا هم بدجور اصرار میکردن ک برم و حال و هوایی عوض کنم...منم ک اصولا مرغم یه پا داره(بعضی وقتا اصلا پا نداره!!!) یه کلام ختم کلام میگفتم نه!!!

خداییش نمیدونم چرا؟؟؟؟؟

خلاصه امتحانا رو دادیم تاشد صبح روز 6بهمن ماه...من میدونستم امتحان فردام یعنی هفت بهمن ماه ساعت4تا6بعداز ظهره(امتحان زبان اسمبلی اونم با استاد بزرگوارم آرشین رضا زاده) و ساعت 6:30 باید ایستگاه می بودن منم ک دانشگاه تا خونه مون 2ساعت وقتش بود...خلاصه اصلا جور نمیشد برم...

صب روز 6 بهمن ماه بابا تماس گرفت ک میخام واسه فردا چیکار کنم و منم مث قبل محکمتر بهش گفتم نمیام و خودشون تنها برن...آماده شدم ک برم دانشگاه،بعد تماس بابا انگاری دلم یه جوری شده بود اما دلم نمیرفت ک تماس بگیرم و بگم پشیمون شدم و میام و درثانی با زمان حرکت مشکل داشتم...

خلاصه رسیدم دانشگاه برعکس همه ی روزا ک اصلا به بُرد دانشگاه نگاه نمیکردم یهو چشمم خورد به بُرد و یه خبر!!!

زمان برگزاری امتحان فردام عوض شده بود و بجای ساعت4تا6 بعدازظهر شده بود12 تا 14 ظهر...وقتی خبرو دیدم اشک تو چشام جمع شد و سریع تماس گزفتم با بابایی و گفتم ک حتما میام...

صبح روز تاسوعا رسیدیم قم و بعد یه مختصر استراحت، شوهرخواهرم مارو رسوند حرم حضرت معصومه ...جای همه ی دوستان خالی، خیلی صفا داشت ک هرچی بگم کم گفتم...

روز بعدش روز عاشورای حسینی هم بازم رفتیم حرم خانم اما شام غریبان رفتیم مسجد جمکران...هنوزم باورم نمیشه شام غریبان وقتی داشتم تو محوطه مسجد نماز میخوندم موقع قنوت یه لحظه چشمم افتاد به گنبدی زیبای مسجد آقا و دلم هوری ریخت...

بعدش با شوهرخواهرم رفتیم سمت چاه مسجد و یه نامه کوچولو نوشتم و انداختم تو چاه...واسه همه دوستام دعا کردم و یه چیزی واسه خودم اون ته ته های نامه از آقا خواستم...

یه هفته اونجا بودیم وای خدا چقد روز آخری وقتی حرم خانم بودیم خداحافظی واسم سخت بود...من عاشق امام زمان و امام رضا هستم اما خداییش آرامشی ک از حرم خانم گرفتم از هیجا تا اون موقع نگرفته بودم...

نمیتونم خواب چندماه قبلش رو تعریف کنم اما اسباب اون خواب به آقا امام زمان مربوط میشد...

.

.

.

بعد از گذشت چندسال از اون سفر و دلتنگی دوباره....باورم نمیشه از اونجا دست خالی برگشته باشم...باورم نمیشه آقا نامه ی منو تا آخر نخونده باشه...

چیزایی ک بعد از اون سفر نصیبم شد چقد به اون زیارت و سوغاتای اون سفر مربوط میشه؟؟؟؟؟؟...

یکیش این بود ک چند ماه بعدش حدود 6ماه بعدش برای اولین بار سعادت حضور در مراسم اعتکاف نصیبم شد و ....

سختمه ادامه بدم....

برای همدیگه خیلی خیلی دعا کنیم...

یاعلی

------------------------------

پ.ن.1:

وقتی عشق فرمان می دهد،
« محال» سر تسلیم فرود می آورد .......دکتر شریعتی

------------------------------

پ.ن.2:

شهادت بانوی دوعالم خانم فاطمه ی زهرا (س) رو خدمت تمامی دوستان تسلیت عرض میکنم...

التماس دعا ازتمامی دوستان بزرگوار....

اللهم عجل لولیک الفرج

برای ارشدی ها(2)...روش مطالعه موازی

با سلام

مطلبی ک میخام بزارم فکر کنم قبلا تو وب گذاشتم اما اشکال نداره برای ارشدی های 92 مجدد این مطلب رو میزارم.این مطلب رو از وب ارشدخان تهیه کردم ک چندسالی میشه با وبشون آشنایی دارم اما متاسفانه یکی دو سال میشه تعطیلش کردن.براشون آرزوی موفقیت دارم...

دوستانی ک میخان واسه کنکور ارشد اصولی مطالعه کنن این مطلب بدردشون میخوره و توصیه میکنم حتما حتما با دقت بخونن...

-----------------------

روش مطالعه موازی

 برای درس خواندن و مطالعه دو بازه داریم :
1- بازه نزدیک کنکور(از مهر ماه).
2- بازه طولانی مدت(بعد از اعلام نتایج ارشد یعنی حول و حوش اردیبهشت یا  خرداد).

 در بازه طولانی مدت باید درس ها را بالانس (تراز، متوازن) کرد و در بازه کوتاه مدت کنکوری خواند.

یعنی باید برای درس های ستاره دار ، درس های سخت یا درس هایی را که می دانید می توانید خوب بزنید ولی برای مطالعه شان وقت کم گذاشتید را باید متوازن کنید. یعنی سطح آنها را باید به سطح درس هایی که مسلط هستید برسانید و وقتی که همه این دروس به یک سطح قابل قبولی رسیدند همه را با هم جلو می بریم.

این توازن برقرار کردن برای درسهایی است که تصمیم نهایی را درموردشان گرفته اید. یعنی مطمئن شده اید که این درس ها را حتما می خوانید. چون ممکن است که  درسهایی را کلا حذف کنید و اصلا نخوانید.

پس درس های مسلط  و غیرمسلط را تقسیم بندی کرده و همه را به یک سطح رسانده و بعد همه این دروس را با هم(موازی) جلو می بریم و مطالعه می کنیم.

مثلا  فرض کنید درس نظریه زبان برای شما درس سختی نبوده ، منتها به دلایلی نتوانسته اید این درس را در طول ترم بخوانید و این پتانسیل را در خودتان می بینید که اگر این درس را بخوانید، موفق می شوید  پس از الان (هرچه زودتر بهتر، مثلا اوایل تابستان یا زودتر)برنامه ریزی کنید و تا مهر ماه نظریه را به حدی برسانید که در دروس دیگر مسلط هستید و بعد این درس را با دروس دیگر به صورت موازی جلو ببرید. اگر به این سطح رسیدید اصطلاحا به آن Trade Off  می گویند.

در کل بازه (طولانی  و فشرده) باید به یک حد به نام  Trade Off  برسید و از آن به بعد حرکت می کنیم به سمت موازی پیش رفتن.

خب حالا فرض کنید بنا به هر دلیلی نتوانسته اید به سطح  Trade Off برسید یعنی مثلا در طول تابستان یا هر زمان دیگری قبل از مهرماه نتوانسته اید در دروسی که فکر می کنید لازم بوده مسلط باشید مسلط نشده اید، حالا تکلیف چیست؟
در اینصورت باید  در موازی خواندن Trade Off را انجام داد که البته کار یک مقدار مشکل می شود.

در واقع در موازی خواندن هدف و مسیر مشخص است و آن هم کنکور است.

با یک مثال جلو می رویم:

 فرض کنید که درسهایی که نمی خواهید بخوانید و یا می خواهید بخوانید را مشخص کرده اید و چند درس را هم به سطح Trade Off رسانیده اید. خب حالا مجموع این دروس را بین  روزهای هفته تقسیم کنید.
مثلا صبح تا ظهر یک درس ، عصر به بعد یک درس و همین طور تا روزهای دیگر دروس را تقسیم بندی کنید.
خب در طول هفته این درس ها را موازی جلو رفته اید. حالا جمعه یک آزمون از خودتان بگیرید. می توانید یا خودتان از خودتان آزمون بگیرید یا در آزمون هایی شرکت کنید.

حالا چرا آزمون :
در روش یادگیری یک حافظه کوتاه مدت داریم و یک حافظه پایدار. وقتی یک مطلبی را می خوانید سریعا به حافظه کوتاه مدت  می رود منتها به مرور زمان به سمت فراموشی می رود. پس باید به طریقی پایداری مطالب بیشتر شود که دراین روش، آزمون کمک بسیار زیادی به این امر می کند. می توانید پایان هر ماه هم یک آزمون کلی از خودتان بگیرید. در واقع این همان روش لایتنر است.

خب دوستان گرامی همان طور که کاملا مشخص است این روش کلی صحبت می کند و در واقع چگونه خواندن و چند ساعت خواندن و ... آن به خود ما مربوط میشود چون خودتان شرایط خودتان را بهتر می دانید فقط باید توجه کنید که  این دروس را موازی پیش ببرید.

در دوره Trade Off برقرار کردن کلاس کنکور رفتن خوب است، ولی در دوره ای که می خواهید بخوانید کلاس کنکور خیلی خوب نیست و ...

خب دوستان این هم از روش مطالعه موازی.

 ----------------------------------

و اما داستان کوتاه:

هیچگاه نگویید که خداوند فراموشتان کرده

داستان درباره یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه ها بالا برود او پس از سال ها آماده سازی، ماجراجویی خود را آغاز کرد ولی از آنجا که افتخار این کار را فقط برای خود می خواست، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود.
او سفرش را زمانی آغاز کرد که هوا رفته رفته رو به تاریکی میرفت ولی قهرمان ما به جای آنکه چادر بزند و شب را زیر چادر به شب برساند، به صعودش ادامه داد تا این که هوا کاملاً تاریک شد.
به جز تاریکی هیچ چیز دیده نمیشد سیاهی شب همه جا را پوشانده بود و مرد نمیتوانست چیزی ببیند حتی ماه وستاره ها پشت انبوهی از ابر پنهان شده بودند .پس کوهنورد همانطور که داشت بالا میرفت، در حالی که چیزی به فتح قله نمانده بود، ناگهان پایش لیز خورد و با سرعت هر چه تمامتر سقوط کرد..
سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس، تمامی خاطرات خوب و بد زندگیاش را به یاد میآورد. داشت فکر میکرد چقدر به مرگ نزدیک شده است که ناگهان احساس کرد طناب به دور کمرش حلقه خورده و وسط زمین و هوا مانده است.
حلقه شدن طناب به دور بدنش مانع از سقوط کاملش شده بود. در آن لحظات سنگین سکوت، چاره ای نداشت جز اینکه فریاد بزند:
“خدایا کمکم کن”. ناگهان صدایی از دل آسمان پاسخ داد از من چه میخواهی ؟ - نجاتم بده.
- واقعاٌ فکر میکنی میتوانم نجاتت دهم.
- البته تو تنها کسی هستی که میتوانی مرا نجات دهی.
- پس آن طناب دور کمرت را ببر
برای یک لحظه سکوت عمیقی همه جا را فرا گرفت و مرد تصمیم گرفت با تمام توان به طناب بچسبد و آن را رها نکند.
روز بعد، گروه نجات آمدند و جسد منجمد شده یک کوهنورد را پیدا کردند که طنابی به دور کمرش حلقه شده بود در حالیکه تنها یک متر با زمین فاصله داشت!!
و شما؟ شما تا چه حد به طناب زندگی خود چسبیده اید؟ آیا تا به حال شده که طناب را رها کرده باشید؟
هیچگاه به پیامهایی که از جانب خدا برایتان فرستاده میشود شک نکنید.
هیچگاه نگویید که خداوند فراموشتان کرده یا رهایتان کرده است.
هیچگاه .....

-----------------------

پ.ن.1:

گآهـے دِلَـتـــ از سن و سالت مےگیرد

میخواهے کودکـــ باشے

کودکے بهـ هر بهانهـ ای بهـ آغوشـِـ غَمخوارے پناهـ مے بَرَد

و آسودهـ اَشک مے ریزد

بُــزُرگــــ کهـ باشے

بایَد بغض هآے زیادے را بـےصدآ دفن کنے ...

نکته...

سلام

دو تا سوال واستون دارم همراه جوابشون:

تاحالا شده بخواید از ویندوزتون  backup بگیرید اما بدون استفاده از قابلیت backup خود ویندوز و با استفاده از دستورات  command prompt ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(منکه تاحالا واسم پیش نیومده بود...یه چیزی هم یادگرفتیم بد نبود!!!!!)

جواب:

سری به این آدرسها بزنید:

http://www .microsoft.com/resources/docume ntation/windows/xp/all/proddocs /en-us/

 

ntbackup_command.msp x?mfr=true

---------

http://sup port.microsoft.com/kb/814583


---------


تا حالا خواستید از ویندوزتون ایمیج بگیرید بطوریکه وقتی ویندوزتون دچار مشکل شد بتونید ویندوز ایمیج گرفته شده رو جایگزین کنید؟؟؟؟؟

جواب:

نرم افزارهایی دراین زمینه وجود داره اما :Acronis True Image یه جورایی از بقیه بهتره.
سرعت بیشتر
compression
بالاتر
قابلیت mount کردن ایمیج
قفل گذاری ایمیج با توضیحات دلخواه جهت یاداوری رمزش.....

نرم افزار Acronis True Image Home گزینه ای است مطمئن برای محافظت از کامپیوتر شما در برابر خطر از بین رفتن اطلاعات که این نرم افزار ابزاری است برای تهیه پشتیبان از داده های شما و بازگشت آن ها در زمان مورد نیاز می باشد. در مواقعی که کامپیوترتان آلوده به ویروس می شود و یا توسط نرم افزاری نامطمئن دچار آسیب دیدگی می شود، این نرم افزار به شما کمک خواهد کرد تا سیستم را به حالت قبل از مشکل برگردانید. با این نرم افزار قدتمند قادرید از تمام داده های کامپیوترتان و یا فقط از داده های مهم پشتیبان تهیه کنید. این نرم افزار از امتیاز پشتیبان گیری به روش تهیه ی Image استفاده می کند، با این روش شما قادرید پشتیبانی کامل از وضعیت فعلی کامپیوترتان مثل سیستم عامل، نرم افزارها، تنظیمات کاربری و تمام داده ها نیز داشته باشید.


یه امتحان کنین پشیمون نمیشین.(منم تازه باهاش آشنا شدم)
اگه خواستین میتونین با داشتن یه DVD writerیه DVD رایت کنین که هم بوتبل بشه و هم حاوی ایمیجتون...


دانلود این نرم افزار:

بخش اول

بخش دوم


--------------------------

پ.ن.1:

به یاد سهراب سپهری:

به سراغ من اگر می آیید
پشت هیچستانم....پشت هیچستان جایی است
پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصدهایی است....
که خبر می آرند از گل واشده دورترین بوته خاک....
روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح....
به سرتپه معراج شقایق رفتند...
پشت هیچستان چتر خواهش باز است
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود...
زنگ باران به صدا می آید....
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی سایه نارونی تا ابدیت جاری است...
به سراغ من اگرمی آیید....
نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من ...