ماه رمضان
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهی است که خداوند در آن حسنات را میافزاید و گناهان را پاک میکند و آن ماه برکت است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهی است که خداوند در آن حسنات را میافزاید و گناهان را پاک میکند و آن ماه برکت است.
پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله) می فرمایند :
« حلقه در بهشت از جنس یاقوت سرخ است بر روی صفحه ای از طلا ، که وقتی حلقه بر روی صفحه کوبیده میشود طنین می اندازد و می گوید :
یا علی . »
زمان: چهارشنبه 17 اردیبهشت ماه، از ساعت 16 تا 18:30
مکان: سالن همایشهای پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات (مرکز
تحقیقات مخابرات سابق)، انتهاي خيابان كارگر شمالي
برنامه جلسه
ü مقدمه و معرفی
ü نرم افزار مبتنی بر مشخصات و معرفی ویژگیهای چارچوب Spring برای پیاده سازی
ü معرفی Google C2DM & Apple APN
ü استراحت
ü معرفی NoSQL
برای دریافت آگاهی از چکیده سخنرانیها به وبگاه انجمن انفورماتیک ایران مراجعه نمائید.
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد
رابه تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی سرشار از برکت و معنویت
را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت مینماییم
امروز تولدمه.........
صدای یک پرواز
فرود یک فرشته
آغاز یک معراج
و شروع یک زندگی
” تولدم مبارک “
امروز روز من است و من
تمام دلتنگیهایم را
به جای تو
در آغوش می کشم
روز تولدمن
روز نگاه باران
بر شوره زار تشنه
بر این دل بیابان
روز تولد من
گویی پر از خیال است
یاس و کبوتر و باد
در حیرت من خواب است...........
هشتمين كنفرانس ملّي و پنجمين كنفرانس بينالمللي يادگيري و آموزش الكترونيكي در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه مورخ 7و8 اسفند ماه، در محل کتابخانه ملی ایران و با همکاری انجمن یادگیری الکترونیکی ایران (یادا) و دانشگاه مهرالبرز به عنوان یکی از حامیان برگزار خواهد شد.
این کنفرانس تلاش میکند با همکاری همه دانشگاهها، پژوهشگاهها، اندیشمندان و پژوهشگران کشور محیطی را برای عرضه آخرین پیشرفتهای پژوهشی و فنّاورانه در زمینه یادگیری الکترونیکی فراهم کند. کنفرانس در سطح بینالمللی برگزار شده و دربرگیرنده همه وجوه مرتبط با «یادگیری الکترونیکی» در حوزههای مختلف «فنّاورانه و مهندسی» و «پداگوژی و علوم تربیتی» است و از مقالههای اصیل پژوهشی که دربردارنده یافتههای جدید در ابعاد گوناگون یادگیری و آموزش الکترونیکی است استقبال میکند.
مهمترین اهداف کنفرانس عبارت است از:
ـ ایجاد محیطی برای عرضه یافتههای پژوهشی متخصصان در حوزه یادگیری الکترونیکی
ـ پدید آوردن محیطی برای تعامل میان صاحبنظران و تضاربآرای پژوهشگران
ـ ارتقای سطح دانش، بینش و فرهنگ علمی در حوزه یادگیری الکترونیکی
ـ شناسایی مسائل پژوهشی و ایجاد محیطی همافزا برای حل آنها
ـ ارزیابی سیاستها و برنامههای اجرایی نظام یادگیری الکترونیکی در سطح ملّی
در این کنفرانس علاوه بر سخنرانان ویژه، تعدادی از اساتید و دانشجویان دانشگاه مهرالبرز به ارائه سخنرانی و مقالات خود می پردازند؛ همچنین مهرالبرز در نمایشگاه جانبی این کنفرانس مانند ادوار گذشته حضور فعال و جدی خواهد داشت.
محل برگزاری:
سازمان اسناد و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران
آدرس: تهران، بزرگراه شهيد حقانی، بعد از ایستگاه مترو حقانی، خروجی كتابخانه ملّی.
پنجم اسفندماه، خجسته زادروز دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیرالدین طوسی، روز ملی مهندس نامگذاری شده است که فرصت را مغتنم شمرده و این روز سترگ را به شما مهندسین گرامی تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
برای مهندسین بن بستی وجود ندارد. آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت…»
چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست!
اما 90 دقیقه بازی تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که صد هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه!!!!
اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد!؟
اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمیاد که بگیم!
اما وقتی می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
چقدر خنده داره وقتی مسابقه تیم محبوبمون به وقت اضافی می کشه از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم؟
اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شویم!
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته؟
اما خوندن صد سطر از پرفروش ترین کتاب رمان دنیا آسونه!
چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلوی صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم؟
اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم؟
اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم؟
اما سخنان قرآن را به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره مردم میخوان بدون این که به چیزی اعتقاد پیدا کنند یا کاری در راه خدا انجام دهند به بهشت برن!
چقدر خنده داره وقتی جوکی ارسال میکنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته باشیم همه جا رو فرا می گیره!
اما وقتی سخن یا پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتن با نگفتن اون فکر می کنیم!
خنده داره این طور نیست؟
دارید می خندید؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید که او خدای دوست داشتنی است.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا رو به بقیه بزنید؟
خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید به خاطر این که مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند........
دومین کنفرانس بزرگ مدیریت کسب و کار با رویکردی مبتنی بر راه اندازی، حفظ و توسعه کسب و کار تلاش می کند تا طیف وسیعی از علاقه مندان به مدیریت را مخاطب قرار دهد. رویکرد فوق بیانگر سه مولفه ای است که تمامی مدیران و کار آفرینان باید به منظور توفیق و اثربخشی و در راستای کمال مدیریت به آن اشراف داشته باشند. این کنفرانس به پوشش ابعاد مختلف کسب و کار با رویکرد مذکور می پردازد. این کنفرانس با حضور بزرگان مدیریتی ایرانی و بین المللی به ارائه مطالبی خواهد پرداخت که عصاره تجربه کسانی است که نام هر یک از آنان بخشی از اعتبار رشته مدیریت را در کشور و عرصه بین المللی رقم زده است.
امکانات قابل ارائه به شرکت کنندگان محترم :
-ترجمه همزمان
-پذیرایی میان وعده و نهار
-ارائه پکیج ویژه کنفرانس
-امکان مشاوره و گفتگو با اساتید
-اعطای سه عدد گواهینامه به تمامی شرکت کنندگان:
1-گواهینامه مورد تائید سازمان فنی حرفه ای کشور
2-گواهینامه به امضاء اساتید
اعطای دو گواهینامه، علاوه بر گواهینامه های فوق، به شرکت کنندگان بخش ویژه:
3-گواهینامه مورد تائید آکادمی
4- گواهینامه مورد تایید موسسه OxfordcertVericert
نکته: 40 % تخفیف ویژه دانشجویان
زمان و مکان برگزاری کنفرانس
ششم دی ماه 1392- مرکز همایش های بین المللی صدا و سیما
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت کنفرانس به آدرس http://www.mba-conference.com مراجعه فرمایید.
چه سخاوتمند است پاییز
که شکوه بلندترین شبش را
عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد
زمستانتان سفید و سلامت . . .
یلدا مبارک
اگر دعا مي كنم و اثري از استجابت نمي بينم پس مشكل بخاطر باور و ايمان من به خداست.اگر خدا را داراي صفات كريم، بخشنده ، مهربان و رحيم و تمام صفات خوب ديگر باور دارم و به آيه ادعوني استجب لكم پس نبايد شكي براي اجابت دعا داشته باشم. پس من با حضور قلب تمام دعا مي كنم و همه امورم را به خداي مهربان و پاك مي سپارم و توكل مي كنم ، و اين موقع ديگر بايد شاد و رها باشم ، چون بهترين وكيل و كارساز به دنبال خواسته ام هست.
خدايا شكرت بخاطر وجودت.
اگر بار دیگر در مورد موضوعی مهم احساس نگرانی و استرس کردید، سعی کنید آن را با افکار مثبت از خود دور کنید. مسئله این است که نگران بودن به تغییر موقعیت شما کمک نمی کند. مسلما طبیعی است که دلواپس باشید به آن فکر کنید و در مورد موقعیت و مشکلات بحث و گفتگو کنید. همان طور که بسیاری از شما موافق باشید، نگرانی زیاد هیچ چیزی را حل نمی کند یا تاثیر مشکل را کاهش نمی دهد. د رواقع نگران بودن فقط اوضاع را بدتر می کند.
نگران بودن که احساسی است آزاردهنده نه تنها کمکی به ما نمی کند در واقع می تواند ما را بیمار کند. زمانی که نگرانی کوچیک به یک استرس تبدیل می شود می تواند سرعت ضربان قلب ما را افزایش دهد و باعث اضطراب، عصبانیت، خشم و حتی گریه کردن ما شود. اگر نگرانی خود را کنترل نکنید، استرس بیش از حد می تواند منجر به افسردگی و دیگر مشکلات مرتبط با سلامتی ما شود.
خدایا گاهی یادمون میره که چقدر مهربونی و هوامونو داری ! تو درگیری های زندگی ... واسه فرداها ..تو
اوج خوشبختی! تومشکلات و گرفتاری فراموش می کنیم بگیم خدایا شکرت.
خدایا ازت ممنون بابت همه چی... بابت این که بلاخره صدام رو شنیدی ... بلاخره جوابم رو دادی ...
خدایا یه دنیا ازت تشکر میکنم....
هیچ وقت این حس خوب رو از من نگیر.
گاهی اوقات شده حس کنید هر چی از خدا می خوایین بهتون میده؟؟؟
گاهی شده حس کنید هیچ حاله ای بین شما و خدا قرار نداره ..! و اون فقط واستاده و میگه ای بنده هر
چه میخوایی از من بخواه تو فقط لب تر کن.. امروز از اون روزاست یعنی مدتی بود که همچین حس خوبی رو داشتم و کم کم دارم به اعتقاد قلبی میرسم که خدا منو از یاد نبرده...
شاید بارها و بارها این حکایت را در صفحات اینترنتی مشاهده کرده اید ولی چون هر بار برای خودم تازگی داره و ناخودآگاه با خوندنش اشک توی چشام جمع میشه یک بار دیگه این حکایت زیبا را برای همگی شما دوستان میزارم چه بسا حکایتی از زندگی خودمان باشد.
روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت.
فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: " می آید، من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد" و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.
فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:
" با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست."
گنجشک گفت: " لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی از لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود"
و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت:" ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی. "
گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود.
خدا گفت: " و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی. "
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد.
خداوندا تو می دانی که من دلواپس
فردای خود هستم
مبادا
گم کنم راه قشنگ آرزوها را مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا
جا بمانم از قطار موهبت هایت دلم بین امید و ناامیدی می زند پرسه
مرا
تنها تو نگذاری که من تنها ترین تنها، انسانم
خدا
گوید:
تو
ای زیبا تر از خورشید زیبایم تو ای والا ترین موجود دنیایم
تو
ای انسان بدان همواره این آغوش من باز است
شروع
کن، یک قدم با توتمام گام های مانده اش با من!
نحوه برگذاری کلاس های درس در دانشگاه مجازی از طریق پرتال می باشد هر هفته یک درس بارگذاری می شود( بنابراین فرصت کافی برای خواندن درس داریم) و به 4 صورت:
PDF( خلاصه ای از دست نوشته های استاد که توسط دستیار استاد آماده شده)
PDF (کتاب مرجع به زبان انگلیسی دیگه نیازی نیست هزینه ای برای خرید کتاب داشته باشیم)
اسلاید بندی همزمان با صدای استاد(پاور پونت)
MP3 (فقط صدای استاد بدون اسلاید )، معمولا این روش روی گوشی میریزند و زمان هایی که به سیستم دسترسی ندارند استفاده میشه.
و همزمان با بارگذاری درس مبحثی که مربوط به درس جدید می باشد در بخشی بنام مباحث مشارکتی بارگذاری میشه و تمامی دانشجو ها موظف هستند در این مبحث شرکت کنند یه جوری با این روش باعث میشه دانشجو ها درس ها را مطالعه کنند و درسی انباشته نشه.
در طول ترم هر درس 3 بار کلاس مجازی به صورت آنلاین برگذار میشه و اگر درسی نیاز به توضیح بیشتر داشته باشه به خواست دانشجوها بیشتر از 3 بار کلاس آنلاین برگذار میشه.
تمرین و کوئیز که به سلیقه استاد از دانشجوها گرفته میشه ممکنه همه ی درس های تمرین و کوئیز نداشته باشند.
و امتحان پابان ترم الزاما حضوری می باشد.
از دوستان خواهشمندم اگر سوالی دارند درهمین پست مطرح کنند خوشحال میشم کمکی هرچند کوچک به دوستان داشته باشم...
پسر کوچولوی دست فروش با حسرت به بچه ها نگاه می کرد.
آخه هر کدوم شون یه بادبادک هوا کرده بودند و کلی باهش ذوق می کردند.
پرسید : آقا بادبادک چنده؟
جواب شنید : برو مزاحم نشو.
دوباره گفت : آقا چند؟
مرد با اخم گفت : پنج هزار تومن.
اشک توی چشم های پسرک حلقه زد و در حالی که زل زده بود به بادبادک های
رنگارنگ ، عقب عقب رفت.
آقائی که در حال عبور بود اونو دید و بهش گفت :
پسرم دوست داری یکیش مال تو باشه؟
و بی اینکه جوابی بشنوه ، برق شادی و تعجب رو توی چشم های پسر کوچولو دید.
پس پنج هزار تومان به بادبادک فروش داد و گفت عزیزم یکیش رو انتخاب کن.
و ادامه داد که ، حالا برو و حسابی خوش بگذرون.
پسرک نگاهی پر از محبت بهش کرد و گفت :
آقا ، شما خدا هستید؟!
مرد با تعجب پرسید چرا؟!
پسر جواب داد :
آخه شنیده بودم خدا خیلی بزرگ و مهربونه.
مرد چشم های خیسش رو پنهان کرد و گفت :
نه ، من بنده خدا هستم.
پسر در حالی که دوان دوان واسه بادبادک بازی می رفت داد زد :
ممنونم ، ممنونم ، می دونستم اگه خدا هم نباشید ، باید یه نسبتی با هم داشته باشید!
چه قشنگه خداگونه شدن و بذر عشق رو توی دل آدما کاشتن.
و چه عالیه که رفتارمون نشون بده ، بنده خوب خدای مهربونیم
1.اگه کم رو باشی ممکنه از دورویی باشه که خدا می دونه و خودت.
2.آدم پررو مایه عذاب دیگرانه و آدم کم رو مایه عذاب خودش و دیگران.
3.پررویی همیشه بی ادبی نیست اما بی ادب ها همه پررو اند.کم رویی می تونه از ادب
باشه.زیاد که باشه بی ادبیه.
بــــــــــــــــــعضی ها را دَر جوب بایــَد شــُست
تــا لــَجن ها هَمه خوشحــال شــَوند کــهکــَـثیف تـــَر اَز خوُدشــان هَم هــَست . . .
سلام به همه دوستان تاخیر چند ماه منو ببخشید.
بدجور درگیر امتحانات بودم وباور کنید تا چند روز پیش پروژه های ترم اول رو تحویل میدادیم با اینکه چند هفته ای از ترم 2 میگذره.
خوب قرار بر این شد بیام ودانشگاه مجازی رو با تمام خوبی ها وکاستی هاش برای دوستان شرح بدم
هر درس یه استاد داره ویه دستیار استاد که بیشترین فعالیت رو دستیار استاد برعهده داره وکسایی که قصد رفتن به دانشگاه مجازی رو دارن توصیه میشه که ارتباط خوبی با دستیار استاد برقرار کنند مطمئنا بدردشون میخوره.
اول از خوبیهاش میگم که توی ذوق نزنه..
این دانشگاه فوق العاده برای کسایی که شاغل هستن- متاهل هستن– ویا بودجه کافی برای رفت وآمد در شهرهای دور را ندارن مفیده.
یکی از مزایای مجازی بودن این که دیگه نمیخواد سرکلاس حاضر باشی هر وقت دوست داری و هر زمان که سرحال هستی وبه قول دوستان سر فرم هستی وبا هر ظاهری می تونی پشت سیستم بشینی وکلاس درس رو گوش کنی - نکته برداری کنی - وبا جزو ه ای که به صورت pdf در اختیارتون قرار میده پرینت بگیری ودرس رو یاد بگیری
کلاس درس قبلا توسط استاد ضبط شده ودر اسلایدهایی با تصویر ومتن توضیح داده شده ودر پرتال دانشگاه در اختیار دانشجویان گذاشته می شود وهر سوالی که براتون پیش میاد میتونید از استاد بپرسین ودر کمترین زمان پاسخ داده می شود ( کلا به نظرم من اساتید در این دانشگاه ها فعال تر هستن)
این از کلاس درس به صورت آفلاین کلاس درس به صورت آنلاین هم برگذار میشه که اونجا نکات کلیدی درس- وتوضیحی در مورد پروژه- تمرین ها داده میشه ومیتونید همزمان سوالاتتون رو بپرسین حالا یا به صورت نوشتاری واگه هدفون داشته باشی که به صورت ویس سوالات رو مطرح کنید
وکلاس حضوری در هر ترم 3 بار برگذار میشه اول ترم میانه ترم واخر ترم که رفع اشکال وحل تمرین های امتحانی است.حضور در کلاس ها اجباری نیست ولی بهتر که حضور داشته باشین.
از سه جهت دانشجو از طرف دانشگاه ساپورت میشه. واین خیلی عالی.
پروژ ها رو می تونید به صورت گروهی انجام بدین در اوایل این جمله برای خودمون قابل هضم نبود چه طور ممکنه با کسایی هم گروه بشم که هر کدام از یه شهر مختلف هستن وخیلی کم پیش میاد حضوری همدیگه رو ببینیم ولی کار نشد نداره وجالب اینجاس که اگه مدیرت خوبی داشته باشین کار خیلی زیبایی از آّب در میاد من 2 تا از پروژ های ترم پیشم گروهی بود هم گروهیام یکی از شیراز و دیگری از تهران بود واین قد زیبا کار رو تقسیم کردیم وبا هم مچ کردیم که خودمون لذت بردیم میتونید به صورت چت ویس و تشکیل یه چت گروهی در مورد پروژه ها صحبت بشه (به قول دوستان اولین بار بود که از یاهو به عنوان یه ابزار مفید استفاده کردیم) وهر قسمت که به اتمام می رسه برای هم گروهیتون میل بزنید.
زمان امتحاناتم که دانشگاه خوابگاه در اختیار دانشجویان قرار میده و دوستان 10 روز امتحانات رو باهم درس میخونن ورفع اشکال میکردن .
ودر اخر که یه اردو همگانی تشکیل دادن وناهار روز اخر رو در کنار تمامی همکلاسی ها صرف کردیم وبیشتر باهم اشناشدیم وجای همگی شما خالی.
یه اعتراف : ارتباط ورابطه ی بین دوستان مجازی بسیار صمیمی تر ودوستانه تر از دوستان حضوری البته بی انصافی نمیکنم ولی این قدر این ارتباط تنگاتنگ ودوستانه است که با اینکه بیشتر ترم به تنهایی داری درس میخونی ولی به هیچ عنوان احساس تنهایی نمیکنی وحس باهم بودن ودر جمع بودن رو داری برای من که این طور بوده.
با هم تمرین های بسیار سخت ومشکل رو حل میکردیم از پس کیس هایی که فکر نمیکریم قابل حل بشه براومدیم وخدا رو شکر در اخر امتحانات رو با نمرات خیلی بهتر از دوران کارشناسی گذروندیم.
خوب حالا هرچی باشه نوبت بدی ها ویا بهتر بگم کاستی های این دانشگاه:
شاید یکی از نقاظ ضعف البته از دیدگاه بعضی ها همین دور بودن از کلاس ومحیط درس باشه وممکنه باعث حواس پرتی دانشجو بشه وتمرکز کافی برای درس رو از دست بده .
ممکنه دانشجو بجای درس خوندن چون مدام با نت وسیستم سروکار داره بازگوشی کنه که به نظر من این طبیعی ... اگه تازه نت پرسرعت خریده باشه که بازی گوشیش خیلی بیشتر میشه ولی باز قابل کنترل ادم هرچیزی رو که میخواد برای بار اول امتحان کنه مطمئنا علاوه براستفاده صحیح دوست داره استفاده نا صحیح رو هم انجام بده واین فقط برای ارضا حس کنجکاوی فرد وریشه در روانشاسی داره ونباید فرد رو ماخذه کرد بعد از یه مدت عادی میشه وچنان به قول مریم جون مثل تمبر به درس وکلاس میچسبه که دیگ نمیتونی جداش کنی.
مجازی بودن به طرز دیدگاه فرد بستگی داره اگه مثبت به این قضیه نگاه کنی که همه چی ایده ال واگه بخوایی از همه چی ایراد بگیری واه وناله کنی مطمئنا به هیچ چیزی نمیرسی .خدا رو شکر با افراد خیلی فعالی همکلاس شدم مثلا در ترم جدید تمامی بچه ها هماهنگ شدن که هفته ای یه بار در یک منتینگ گروهی گرد هم بیان ودر مورد درس – تمرین ها وکیس ها بحث کنیم وهرکسی اشکالی داره بپرس از دوستان وبرطرف بشه در اخر همه به هم قول دادیم تا با نمرات عالی فارغ بشیم.
ودر اخر هرسوالی که دوستان در مورد دانشگاه مجازی داشتم من در خدمتم.
مدتی نبودم البته این مدت خیلی طولانی شد اما با خبرهای خوبی اومدم
اول اینکه کم وبیش میدونید که دانشگاه قبول شدم اونم چه دانشگاهی دانشگاه مجازی .درکجا؟؟؟؟ تهران !!!!!!!!!!!
اول که این دانشگاه رو انتخاب کردم نمیدونستم مجازی یعنی چی؟؟؟ اصلا نحوه تدریس -درس خوندن -امتحان به چه صورت اما..... کم کم آشنا شدم وافسوس خوردم که چرا پارسال که مجاز شدم دانشگاه مجازی رو در لیست دانشگاه های انتخابیم قرار ندادم.
جونم براتون بگه که به اصرار یکی از آشناهام این دانشگاه رو انتخاب کردم بعد از مجاز شدن .خودم که یه عالمه استرس داشتم حرف وحدیث های اطرافیان استرسم رو بیشتر میکرد.که....
این چه دانشگاهی؟ این چه جور درس خوندنی؟ خیلی سخت میگیرن؟از عهدش بر نمیایی!! مشروط میشی و..... مدرکش معتبر نیست و... خلاصه هزار حرف دیگه که منو در منگنه قرار میداد که برم یا نرم.
ولی با یه سرچ در گوگل وصحبت با استادهای خوبم در دانشگاه دزفول وهمچنین با نگاهی به پشت کنکور بودن خودم در این مدت..... دل رو به دریا زدم وگفتم میرم ببینم این چه غول بی شاخ ودمی که همه منو ازش میترسونند.
بله بلاخره سوگند پا در میدان گذاشت با هزار دو دلی راهی تهران شد و روز معارفه شروع شد باید اعتراف کنم واقعا روزهای اول دو دل بودم ولی وقتی با دانشجو های ترم بالایی هم کلام شدم یه خورده آروم تر شدم وباید بگم زمانی استرسم کمتر شد که یک ماه از ترم اول گذشت ببببببببببله دانشگاه مجازی با روحیه من کاملا سازگار بود همونی بود که همیشه در ذهنم تجسم میکردم.
خلاصه امشب بعد از مدتها اومدم فقط به این نیت که دانشگاه مجازی رو با تمام خوبی ها وبدی های وضعف هاش به تمام دوستانی که مشکل من رو دارن معرفی کنم اول قصد داشتم در وبلاگی جدا این کار رو انجام بدم دیدم این سایت ترنم که یادگاری از دوران کاردانی داره خاک میخوره .بنابراین در همین وبلاگ با موضوعات جدید خدمت میرسم .
با همه دغدغه هاش به قول مریم جون مهم اینه که بلاخره تمام شد.از فشار واسترس درس خوندن ،شب نخوابی کردن راحت شدم.همیشه از پشت کنکور بودن بیزارم ولی خدایش تازه فهمیدم دوره کارشناسی چی بود؟آدم باید پشت کنکور بشه تا بفهمه توی دانشگاه چی تدریس شد....
خوب به همه بچه ها خسته نباشید میگم بخصوص عسل جون،مریم عزیز، عماء که واقعا باید به عماء با اون همه مشغله فکری خسته نباشید بگم انشا... که خدا نتیجه زحمات همه مون رو میده.
این روزا کارم شده فیلم نگاه کردن وبازار رفتن.اصلا حوصله آپ کردن وب رو نداشتم فقط بخاطر مریم که ازم خواست آپ کنم گفتم بیا وسلامی کرده باشم
دیگه کم کم باید خودمون رو برای سال نو آمده کنیم.و طبق معمول هوای آلوده ،هنوز زمستون تمام نشده خاک از هوا روی سرمون میریزه نمیدونم تا کی ادامه داره .....هوا که آلوده بشه اخلاقا بهم میریزه ،اخلاقا که بهم بریزه،رابطه ها کمرنگ میشه ،رابطه ها که کم رنگ بشه بیحوصلگی وغر زدن ها شروع میشه ،غر زدن وبیحوصلگی که شروع بشه و........... این داستان همچنان ادامه دارد!!!!!
من در سرزمینی زندگی می کنم که در آن دویدن سهم آنهایی است که نمی رسند و رسیدن سهم آنهایی است که نمی دوند
من کمی زودتر از خیلی دیر،
مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد.من باور دارم ... که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى این که آنها همدیگر را دوست ندارند نیست. و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آنها همدیگر را دوست دارند نمىباشد.
من باور دارم ... که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.
من باور دارم ... که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصلهها. عشق واقعى نیز همین طور است.
من باور دارم ... که ما مىتوانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را بدرد آورد.
من باور دارم ... که زمان زیادى طول مىکشد تا من همان آدم بشوم که مىخواهم.
من باور دارم ... که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آنها را مىبینم.
من باور دارم ... که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مىدهیم، صرفنظر از این که چه احساسى داشته باشیم.
من باور دارم ... که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.
من باور دارم ... که قهرمان کسى است که کارى که باید انجام گیرد را در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مىدهد، صرف نظر از پیامدهاى آن.
من باور دارم ... که گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مىآیند و ما را نجات مىدهند.
من باور دارم ... که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا این به من این حق را نمىدهد که ظالم و بیرحم باشم.
من باور دارم ... که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشتهایم و آنچه از آنها آموختهایم بستگى دارد تا به این که چند بار جشن تولد گرفتهایم.
من باور دارم ... که همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم.
من باور دارم ... که صرفنظر از این که چقدر دلمان شکسته باشد دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد.
من باور دارم ... که زمینهها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثیرگذار بودهاند امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.
من باور دارم ... که نباید خیلى براى کشف یک راز کند و کاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.
من باور دارم ... که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.
من باور دارم ... که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمىشناسیم تغییر یابد.
من باور دارم ... که گواهىنامهها و تقدیرنامههایى که بر روى دیوار نصب شدهاند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
من باور دارم ... که کسانى که بیشتر از همه دوستشان دارم خیلى زود از دستم گرفته خواهند شد.
من باور دارم ... «شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را دارد نیست بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مىکند.»
واقعا بخشیدن اشتباه دیگران چقدر لذت بخشه یه حس فرح وخوشحالی به آدم دست میده که با هیچ لذتی توی دنیا قابل قیاس نیست.
آدم احساس میکنه با بخشش دیگران بخدا بیشتر از قبل نزدیک شده وخدا بخوبی حرفهای دلش رو میشنوه
خداجون مچکرم دوستتتتتتتتتتتت دارم .خیلی زیاد.....ممنون که بهم کمک کردی وتونستم چنین لذتی رو بچشم.
با اینکه یکی دیگه دلم رو شکوند ولی من هرشب کابوس میدیم.شاید بخاطر این بود که میدونستم یکی دیگه خطا کاره ولی من چون ازخطاش نگذشتمه این قده بد اونوق شدم وبه همه چیز گیر میدم. با اینکه بعد از اون واقعه تلخ بهم اس داد ومعذرت خواهی کرد ولی من نمیتونستم ازش بگذرم.
تا اینکه بعد از چند ماه اومد خونمون باورم نمیشد غافل گیرم کرد اومد بغلم کرد وتا تونست گریه سر داد واییییی خدا جون،من طاقت اشک دیگرون رو ندارم نازش کردم وبهش گفتم دیگه بسه زشته دختر به این بزرگی که گریه نمیکنه من همه چیز رو فراموش میکنم این قده بوسیدم گفت سوگندجون اگه همه ی دنیا باهم حرف نزنه میتونم تحمل کنم ولی بی محلی های تو منو از پا در میاره.....!!!!!
بش گفتم خیلی خوب کافی میبخشمت.....
امروز بهترین عیدی سال 90 رو گرفتم ...مزه خوبی میداد.
خدایا !دلم باز امشب گرفته
سهم ما چیست؟...نقش ما چیست؟...پیوند ما در دوباره شدن چیست؟...زمین سلامت می کنیم وابرها درودتان باد و... سال نو مبارک ... چون همیشه امیدوار وسال نو مبارک.