.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

تراز و رتبه قبولی ارشد رشته مهندسی فناوری اطلاعات

سلام دوستان و داوطلبان کنکور ارشد سال ۹۱ 

قصد تضعیف روحیه ندارم بلکه میخوام حساب کار دستتون بیاد و... 

بدونید چقد باید تلاش کنید ...

بدونید خواستن توانستن است...  

بدونید باید از شما حرکتی باشه تا برکت خدا شامل حالتون بشه... 

بدونید که بدست آوردن این رتبه ها دور از دسترس نیست... 

و طبق شعار این وبلاگ: 

مث تمبر به هدفی که داری بچسب

حالا اگه میخوای تراز و رتبه قبولی ارشد مهندسی آی تی (فناوری اطلاعات) رو بدونی برو ادامه ی مطلب رو نگاهی بنداز.... 

=== یادت نره ها: 

هیچ قله ای نیست که در مقابل قدم های تو تسلیم نشود.=== 

 پ.ن.1: 
دوستان عزیز و داوطلبای کنکور بزرگوار: 
برای دانلود جزوات کنکور پارسه و دیگر موضوعات مربوط به کنکور در تالار گفتمان مانشت با آدرس زیر عضو شوید و از امکانات این سایت برای موفقیت در کنکور 91 استفاده کنید. 

پ.ن.۲: 

میدونم نوشتن این مطلب تو وبلاگم درست نیست ولی به قول یکی از دوستان "چار دیوار اختیاری" ...دیشب داشتم روزنامه ی جام جم رو نگاه میکردم تو صفحه ی حوادثش یهو چِشم خورد به تیتر یه خبر: " گروگانگیری و قتل نوجوان 16ساله در شهرستان دزفول

وقتی خوندمش از سردرد تا صبح خوابم نبرد...بابام گفته بود تو که جنبه نداری صفحه حوادث رو نخون ولی ...خدا به خونواده ش صبر بده...خدای من!آدم انقد پست فطرت...وقتی صفحه ی حوادث روزنامه ها رو میخونم از زندگیم سیر میشم...خدا!بنده هات دارن تا کجاها پیش میرن...پس آخر زمانت کی میاد؟؟؟..."اعتیاد پدر و مادر به بازی های رایانه ای باعث مرگ فرزند یکساله شون شده بود..."..پدر ،مادر،خواهر،برادر، دوست،همسر...همه دارن میشن یه لقب خشک و خالی که با خودشون یدک میکشن!حیف نمیشه این موضوعو  کش داد حیف..انگار بچه دار شدن هنرهآخر عاقبت لقمه ی حروم میشه این حوادث....لعنت بر شیطون

ادامه مطلب ...

اون سفر کرده....

چقد گذر زمان اذیت کننده ست... 

چقد گذر زمان آرامش بخشه... 

کاش میشد برگردی عقب و اشتباهاتو جبران کنی... 

کاش میشد برگردی عقب و بهتر ببینی... 

کاش میشد برگردی عقب و بهتر بشنوی... 

صداها و نگاه ها ناخودآگاه از ذهنت پاک میشن... 

دوست داری واسه یه لحظه بیادت بیان....ولی نمیشه...رفته رفته رفته... 

" گاهی به آسمان نگاه کن...با اشک ....در سکوت..." 

کاش میشد فهمید و درک کرد... 

کاش میشد صبرت اندازه ی صبر خدا میشد... 

کاش میشد نباشی... 

کاش میشد باشی و درست زندگی کنی... 

کاش میشد اشکاتو پنهون کنی... 

کاش میشد هرلحظه ای که دستاتو بالا میبری خدا دستتو بگیره... 

کاش میشد نگفته هاتو بگی... 

کاش میشد گفته هاتو پاک کنی... 

کاش میشد پای گفته هات بمونی... 

کاش میشد انقد دلتنگ نباشی... 

کاش میشد وقتی دستتو رو قلبت میزاری انقد تندتند نزنه... 

کاش میشد به قلبت بگی بایست... 

کاش میشد به قلبت بگی فقط.... 

...خداجونم کاش الان به حرفام گوش بدی و نوشته هامو بخونی...کاش... 

 

فقط برای او: 

"آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست 

هرکجاهست خدایا به سلامت دارش 

...پشت و پناهش باش..." 

  


 پ.ن.1:  ** سخن امرز یکشنبه:** 

پیروزی متعلق به کسانی است که بیش از دیگران استقامت دارند

ناپلئون بناپارت 

پ.ن.۲:  

مگه تو نگفته بودی؟؟؟

.....مگه نرخ خوبی چنده؟؟؟ که تو برگای برنده ...تو به این راحتی سوختی....؟؟؟

شب زنده داری و یاد خاطرات گذشته....

سلام و صبح بخیر 

الان ۶صبحه و من امشب مث شبای قبل نتونستم بخوابم ولی امشب با بقیه شبا یه فرق اساسی داشت اونم این بود که طلسم نصب برنامه م بعد حدود۷ماه شکسته شد انقد خوشحال بودم که با وجود سوزش چشام نتوستم برم بخوابم...گفتم بعد نماز آپ کنم و بعد هم خواب... 

تا حالا شده از سرِ ذوق و خوشحالی گریه کنید؟ 

خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا!شکرت.... 

خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا!خیلی مهربونی.... 

امشب بدجور تو نصب برنامه مونده بودم هرکاری میکردم اروراش برطرف نمیشد،یکی رو درست میکردم یکی دیگه سبز میشد،یکی از چند تا مشکل این بود که من حواسم نبود که ایکس پی سرویس پک سه رو نصب کردم، در حالی که از نیازمندی های نصب برنامه ایکس پی سرویس پک2 بوده...خلاصه این ویندوزو هم نصب کردیم و رفتیم سراغ ارورای دیگه...هی تو اینترنت سرچ زدم تا بالاخره از میون صدتا صفحه یکشون بدردم خورد...انقد زیرو روش کردم تا....حدود 20 دقیقه طول کشید تا cygwin نصب شد و حدود 70 دقیقه هم  نصب ان اس طول کشید...خدا این 70 دقیقه چی به سرم رفت؟؟...انقد به صفحه نمایشم زل زده بودم که آخراش اشک از چشام میومد...وقتی یه کلمه ی NO  یا NOT در حین نصب می دیدم چهارستون بدنم میلرزید...خدا نکنه دوباره ارور بده...بالاخره حل شد...هنوز یکم کار داره ولی امید به خدا چند روز دیگه مشکلش بلکل حل میشه.... 

حالا نمیدونم چرا امشبی یاد خاطره ی دوران کاردانیم افتادم؟؟؟ 

خوابگاه ما یه خوابگاه 4طبقه ی خودگردان و خصوصی بود که اکیپ ما سوئیت 7 یعنی طبقه4 این ساختمون ساکن بودیم... 

یه روز برگشتنی از دانشگاه هنوز سوار واحد نشده بودم که یکی از بچه های خوابگاه بدو اومد طرفم و با هیجان و یکم ترس گفت:مریم باورت میشه امروز صبح بعد از رفتن شما از خوابگاه، یه پسر یواشکی اومد تو خوابگاه؟؟!! 

انقد شوکه شده بودم که بقیه حرفاشو گوش ندادم و سوار واحد شدم و رفتم خوابگاه...تو پارکینگ همه جمع بودن و دادو بیداد...صبح شیفت مسئول بی مسئولیت خوابگاه مون بوده و با بی دقتی یکی از بچه ها که بعد رفتنش در رو نبسته بود، این آقای ....وارد خوابگاه میشه ،میره طبقه ی اول و سوئیت 1 که وقتی بچه ها میبیننش با جیغاونا، پا به فرار میزاره...یکی از بچه ها با خنده میگفت:رفته بودم پنیر صبحونه رو بزارم تو یخچال توی هال سوئیت و چاقو تو دستم بود وقتی آقای... رو دیدم با جیغ چاقو رو کشیدم سمتش و .... 

تا شب همه ی خونواده ها فهمیده بودن و تنها بابای من بود که نمیدونست،چون اگه میفهمید شبونه باید اثاثمو میبردم خونه ی خواهرم و خونه ی خواهرم میشد خوابگاه م.... 

با بچه ها نقشه کشیدیم و به مسئول خوابگاه مهلت دادیم تا ساعت 8 شب همون روز یه نگهبان واسه خوابگاه بیاره تموم وقت!وگرنه زنگ میزنیم 110... 

سرپرست انگاری مارو دستِ کم گرفته بود،پشت گوش انداخت و... 

ساعت 8و ربع شد و خبری نبود ...یکی از بچه ها زنگ زد 110 و 10 دقیقه بعد اکیپ نیروی انتظامی ریختن دم در خوابگاه...از هرسوئیت یه نفر به نمایندگی رفت پایین تا با سرگرده حرف بزنه.... 

از سوئیت7 من نماینده بودم و از 8 نفر هم من نماینده شدم  تا باهاش حرف بزنم... 

این قسمت رو نمیتونم بگم...در پایان !فردا صبح ساعت 8 کلاس داشتم وقتی رفتم دانشگاه همه از اومدن نیروی انتظامی به خوابگاه باخبر شده بودن حتی آبدارچی دانشگاه...ای خدا از دست این دخترا.... 

اینو هم بگم خوابگاه ما چون تابلویی نداشت که مشخص کنه خوابگاه ست همیشه این اتفاق میوفتاد که کسی اشتباهی داخل شه ولی از پارکینگ رد نمیشد بجز این دفعه... 

در ضمن خوابگاه ما بهترین و مقرراتی ترین خوابگاه بود از شانس بچه های سوئیت یک اون روز بی مسئولیت ترین سرپرست شیفت داشت...وگرنه اگه سرپرست اصلی بود حتی مورچه ی مذکر هم حق ورود به خوابگاه رو نداشت... 


 پ.ن.۱: 

امروز سالگرد فوت یک از آشناهامون بود...خدا رحمتش کنه...وقتی دکتر بهش گفت که غده ی سرطانی خانمش پیشرفت داشته و بعد کبدش حالا به مغزش رسیده...انقد تو خودش ریخت و عذاب کشید که یه هفته بعد از خبری که دکتر خانمش بهش گفته بود،خودش به دلیل غده ی سرطانی که توی گلوش دراومده بود به رحمت خدا رفت....نگران بود که نکنه سرطان زنش رو ازش جدا کنه و تنهاش بزاره ولی نمیدونست سرطان در کمین خودشه و ....خدایا خدایااااااااااااااااا 

خدا تمامی رفتگان رو بیامرزه...امیدوارم روح این بزرگوار در جوار حق و رحمت بی انتها شاد باشه...  

 پ.ن.۲:  *** سخن امروز*** 

اگر قضاوت بد نمی خواهی، قضاوت بد مکن

ژول ورن 

پ.ن.۳: 

امشب که سقف بی ستاره ی اتاقم بر سرم سنگینی میکند ... 

                                  مانده ام که از چه بنویسم... 

                                                                  مانده ام... 

پ.ن.۴: 

بعضی وقتا انقد عصبی میشی انقد از ...لعنت بر شیطون... 

پ.ن.5: 

وای که چقد رانندگی رو دوست دارم... 

امروز سالروز ورود حضرت فاطمه ی معصومه (س) به شهر مقدس قمه...وای که چقد حرمشون با صفاست..

لینکدونی...۲

برش آنلاین فایل های Mp3 :

www.cutmp3.com

ساخت آواتور متحرک به صورت آنلاین:

www.avatara.com

افزایش آنلاین صدای موزیک:

www.vloud.com

ساخت تصاویر پانامورا :

www.autopano.net

اجرای برنامه ها بدون نصب در وب :

www.spoon.com

رسم نمودار آنلاین:

www.onlinecharttool.com

هنرنمایی با تصاویر :

www.photovisi.com 

قد و وزن نرمال :

www.asp.irteb.com/diet/yourinfo.aspx

افکت های زیبا روی تصاویر :

www.photo505.com

فوتبال آنلاین:

www.fifa-online-easport.com 


 پ.ن.1:   ***سخن امروز:*** 

سرنوشت خود را با افکار تعیین کنید

توماس کارلایل 

پ.ن.2: 

دعای قبل از ورود به اینترنت: 

 

پ.ن.۳: 

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت 

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 

هان مشو نومید چون واقف نئی از سِر غیب 

باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور