سلام
امیدوارم حال دل دوستان خوب بوده باشه
امروز به بهانه عیدی ک در راهه مینویسم...
سالای قبل برای اومدن عید نیمه شعبان حس و حال دیگه ای داشتم ک الان غبطه ی اون حال و هوا رو میخورم...
اما امسال نه...یه حس دلتنگی و غصه دارم...
غصه برای آقام که چشم انتظار دعای فرج خوندن ماست...
غصه برای خودمو بقیه جوونا ک دعای فرج خوندن یادمون رفته...
بد زمونه ای شده خدااااااااااااا!
دلم برای دلتنگی های آقام غصه داره...دلم واسه بی وفایی های خودم غصه داره...
میدونم آقام داره میبینه اما باز اشتباه پشت اشتباه...
میدونم کار اشتباهم دل آقامو میرنجونه اما اشتباه پشت اشتباه...
توروخدا حواسمون رو بدیم...دشمن خیلی زیرکتر از اونیه ک تصورش رو میکردیم...
داره تیشه به ریشه ی اعتقاداتمون میزنه...
دیگه جوونای ما مث قبل نیستن اگه باشن خیلی کمن جوونایی ک با ذوق فرج آقا چراغونی میکنن و شیرینی پخش میکنن...
عید میلاد آقا شده پاتوق جوونای علافی ک برا خوشگذرونی و عیاشی و چشم چرونی ب ناموس مردم دور و بر تکیه آقا جمع شدن...
میترسم از اون روزی ک تکیه های عزاداری اربابم امام حسین هم سرد و بی روح بشه...چه بسا ک داره میشه...نوحه ها ب سبک ترانه های غرب...سینه زنی برای خودنمایی...وااااااااای از دل زینب!
نمیدونی آقا داره میبینه و دلش ب درد میاد؟؟؟؟
آره درکتون می کنم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام مریم خانم
چی بگم والله .. از ماست که برماست .. منم خیلی حرفا دارم ولی نمیشه زد .. خیلی بد دوره زمونه ای شده .. یادمه بچه که بودیم از یک ماه بعضی سالها از سه ماه قبل از تولد امام زمان پول جمع میکردیم برای تولد امام زمان جشن بگیریم .هر محله سعی میکرد پر رونق تر از محله قبلی جشن بگیره بعضی محلها دیگه رقابتی شده بود .. اما افسوس الان بچه ها توی خونه هاشون پای پلی استیشن و ماهواره و ... نشستن و اصلا خبری از دنیای بیرون ندارند .بهرحال خیلی زمانه فرق کرده .