.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

یه مطلب خواندنی برای ارشدی های ۹۲

سلام

اینم نوشته ی آقای محمد تنهایی در زمینه روش درس خواندن

----------------------------

به نام خدا


بعد از مدتی یه مقدار وقت کردم که بنویسم. می خوام از تجربه درس خوندن خودم بنویسم شاید به درد دوستان عزیز بخوره.

Exclamationدرس خوندن مثل هر کار دیگه ای شرایط خاص خودش رو داره. اول از همه نیاز به تمرکز حواس داره. اینکه فکر شما به جایی مشغول نباشه. مشغولیات ذهنی زیادی ممکنه واسه شما به وجود بیاد. ممکنه که شما کارمند جایی باشید و کلی تمرکزتون رو به این خاطر از دست بدین. ممکنه که درس های شما در طول ترم تمرکز فکری شما رو به هم بزنن و یا حتی ممکنه که فکر به کنکور و رتبه و دانشگاه تمرکز شما رو به هم بزنن. و هزاران دلیل دیگه که همه در موفقیت شما تاثیر داره. برای موفقیت باید عوامل مزاحم رو از خودتون دور کنید. من یه مثال از عوامل مزاحم دیگه هم نشون شما بدم. حذف درس! شما از یک درس می ترسید و اون رو حذف می کنید. دلیل حذفتون شاید تنفر از درس و یا دغدغه زمان باشه! اما همین حذف درس در بلند مدت خودش باعث عدم تمرکز شما میشه. فکر کردن به وقت هم خودش تمرکز زدا است. اینکه فکر کنید وقت کم دارید و نمی رسید همه درس‌ها رو بخونید. پس یک بار واسه همیشه این تفکرات رو دور بریزید. قبل از شروع درس اون مغزتون رو! پر کنید از افکار مثبت و سازنده. من خودم تنها به رتبه ۱ و دانشگاه شریف فکر می کردم. هر چند رتبه ۱ نشدم اما به هر حال از تاثیر مثبت این فکرم در طول درس خوندن بهره بردم.

Confusedدر طول دوران درس خوندن خیلی اوقات پیش میاد که نا امید بشین. دلایل این نا امیدی چند چیز می تونه باشه. یکیش نفهمیدن یک موضوع در یک درس و مشقت اون می تونه باشه تا فکر به کم آوردن وقت و ... بدونید که این ناامیدی واسه همه است. باید تلاش کنید. این نا امیدی حتی سر جلسه هم ممکنه به سراغتون بیاد. خیلی دیدم افرادی رو که سر جلسه نا تمام برگه رو تحویل می دن! دلیلش ناامیدی است و بس.

Huhتا اینجا که گفتم بحث های درسی نبود. به نظرم اگه با موضوعات روحی کنار بیاین ۳۰ درصد راه رو رفتین! تنها کسی نفر اول می شه که بهش ایمان داشته باشه. هیچ آدم بی اراده ای توی مسابقه رتبه نمیاره. اینجاست که تکیه کردن به یه تکیه گاه محکم به کارتون میاد. من توکلم رو به خدا کردم و ازش نتیجه گرفتم. ممکنه که تکیه گاه شما کس و یا چیز دیگه ای باشه. به هر حال بهتره به چیزی اعتماد کنید که به نفعتونه. من نمی خوان درس خداشناسی بدم ممکنه که شما یک بت رو برای آرامش مناسب ببینید. انتخاب با خودتون. ببینید که کی می تونه شما را آروم کنه. ولی به راستی کسی جز خدا نمی تونه واسه روحیه بخشی و پر شدن از انرژی خوب باشه. من با هر موفقیت اون رو شکر می کنم و با هر رسیدن هدف بزرگتری رو ترسیم می کنم و ازش می خوام کمکم کنه. خدا رو شکر که بی منت عطا می کنه. تلاش رو توی وجود آدم‌ها می گذاره، بعضی وقت‌ها حولت می ده. من دست های غیبی خدا رو در کمک به بنده هاش دیدم.

Smileحالا که از هر لحاظ خودت رو آماده کردی می تونی با خیال راحت درس هات رو شروع کنی. واسه درس خوندن باید استرانژی داشته باشی. برنامه اتون رو روی دیوار کنار تمام جملات مثبت و زیبایی که نوشتین بنویسین. یا یه جمله زیبای رو دیوار خودم افتادم‌: "ان الفضل بید الله یوتیه من یشاء والله ذو الفضل العظیم" برنامه رو بنویسید، روی دیوار بزنید و تا پای جونتون بهش وفادار باشید. اجبار کنید که بهش وفادار باشید. اما چه طور برنامه رو بنویسید؟

Idea من این کار رو کردم‌: روز رو سه تکه کردم! صبح‌، ظهر و شب + یک ساعت اضافه! توی هر کدوم از تکه‌ها یک موضوع رو از یه درس (مثلاً یه فصل از یه درس) رو می خوندم. توی هر هفته ۴ یا ۵ درس رو انتخاب می کردم. حساب هر درس دستم بود و بر اساس نیازم به دونستن هر درس خانه های خالی رو از شنبه تا جمعه پر می کردم. تابستون که وقتم کلاً خالی بود رو اینطور گذروندم یک ماه هم به خاطر برخی مشکلات درس مخوندم. سعی می کردم که روال منطقی دروس در حد امکان حفظ بشه . دروس مشابه رو توی یه زمان هیچ وقت نمی خوندم. به عنوان نمونه ذکر می کنم. توی سید بندی من هیچ وقت ساختمان و الگوریتم همراه هم نبودن. تا وقتی که ساختمان تموم نشده بود الگوریتم شروع نمی شد. تا زمانی که منطقی تموم نشده بود معماری شروع نمی شد. تا زمانی که نظریه تموم نشده بود، زبان های برنامه سازی و بعدش کامپایلر شروع نمی شد. دروس دیگه هم همین طور. اوایل خوندن دروس یه خورده وقت گیر بود. بخصوص که من اوایل مراجع رو می خوندم. بعد از یکی دو بار مطالعه( بستگی به تسلطم به موضوع) شروع به خوندن کتاب های تستی و نکات کوتاه و کنکور کردم. هر فصل یه کتاب تستی رو توی یک تکه روز درس می خوندم. سعی می کردم که در اولین دور تستهای فرد و یا حتی شانسی رو حل کنم . همه تست رو حل نمی کردم. در دور دوم بقیه تست‌ها رو. با این روش من هفته ای ۴ یا ۵ درس رو مرور می کردم. واسه هر درس حدود ۷ تکه روز وقت می گذاشتم و می خوندم. بعد از مدتی دیگه هیچگاه منابع رو نخوندم و فقط کتاب کنکوری و نکات کوتاه و سریع رو می خوندم. سرعت خوندن من همون طور که گفتم هفته ای ۴ ۵ درس بود و هر ماه همه دروس رو مرور می کردم. بعد از مدتی حس کردم که همه دروس رو می دونم. یادم میاد که دو سه هفته قبل کنکور درس نمی خوندم دیگه!! سر جلسه می دونستم که کدوم سوال غلطه‌، کدوم حذف می شه‌، کدوم چه سالی تکرار شده و ... یادش به خیر ۱۱ تا سوال رو نزدم، ۹ تاش حذف شد!

Sleepyدوستان اعتماد به نفس یه روحیه درونیه و تنها زمانی ایجاد می شه که خودتون بخواین. زمانی که خودتون رو کوچیک نبینید. ارزش های خودتون رو به دانشگاه و ... ندونین . کنکور نه ربطی به دانشگاه آزاد داره و نه شهر تحصیلتون و نه نژاد شما. البته در همه مراحل زندگی اینطوریه. شما اگه بخواین همه دنیا شما رو می شناسن. اگه بخواین به همه جا می رسید. به خودتون اعتماد داشته باشید و برین توی دل حوادث و سختی‌ها و بدونید که بدون سختی کشیدن راحتی ای به دست نمیاد.

--------------------------------

پ.ن.1:

یک روز نسیم خوش خبر می آید
بس مژده به هر کوی و گذر می آید
عطر گل عشق در فضا می پیچد
می آیی و انتظار سر می آید

--------------------------------

پ.ن.2:

" برای آدم نابینا ،شیشه و الماس یکیه ،اگه کسی قدرتو ندونست فکر نکن تو شیشه ای،اون کوره"

-----------------------------------------


مصاحبه با رتبه ۵ گرایش شبکه رشته آی تی ارشد۹۱

با سلام

دوستان عزیز حتما این مصاحبه رو کامل بخونید....با تشکر از دوستان مانشتی و مدیر مانشت

.....................................

بنام خدا
موفقیت شما را مجددا"در آزمون کارشناسی ارشد،تبریک میگم.بسیاری از داوطلبین شرکت کننده در این ازمون مایلند راه و روش شما را برای غلبه بر سد کنکور بدانند.پاسخهای شما در سالهای آینده برای بسیاری از داوطلبان مفید و مورد استفاده خواهد بود.
از اینکه لطف میکنید و سوالات مصاحبه را ،که سوالات جمع قابل توجهی از دوستان شما در مانشت هست جواب میدین بسیار ممنونم.اگرچه سوالات زیاد بنظر میرسه ولی بعضی جوابهای کوتاه و یک کلمه ای دارند. با اینحال پاسخ به سوالات اختیاری است و میتونید بعضی که دوست ندارید را جواب ندید یا فقط یک قسمتهای دلخواهش را جواب بدید.

مانشت ۱: اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
مهندسی فناوری اطلاعات رتبه ۵ شبکه رتبه ۳۹ تجارت

مانشت۲: در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
کارشناسی پیوسته رشته کامپیوتر سخت افزار هنوز پروژه ام مانده

مانشت۳: با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
(
بدون جواب)

مانشت۴: کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
شاهد

مانشت ۵:در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
من فقط شب امتحان درس می خوندم و دانشجوی متوسطی بودم

مانشت ۶:از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
تقریبا از ترم ۶ فکر ارشد خوندن داشتم ولی ترم ۸ خیلی مصمم شدم

مانشت ۷: آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
به خاطر علاقه به شبکه دوست داشتم توی این گرایش ادامه بدم و از اول هم تصمیمم همین بود

مانشت۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید. آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
زبان ۰، مشترک ۴۳، مدیریت ۰، پایگاه ۸۳ ،هوش ۸۳، سیستم ۱۶، معماری ۱۰۰، بله سال اول بود که درس خوندم و کنکور دادم

مانشت۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
تفاوت داره. چیزی که هست توی کنکور دانشجو فقط نباید حواسش به درس باشه باید هم زمان رو خوب کنترل کنه همین که پیش بینی کنه چه تست هایی رو زودتر بزنه چه تست هایی رو بذاره آخر

مانشت۱۰ : از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
قرار بود تیر شروع کنم که کردم ماه رمضان کلا درس نخوندم شهریور هم مسافرت رفتم مهر رو خوندم ولی اولین آزمون پارسه رو که دادم فهمیدم که روش درس خوندنم کاملا اشتباه است تا الان خودم رو داشتم گول می زدم . بعد از اون با دوستم می رفتم دانشگاه و اونجا درس می خوندیم و بازده درس خوندن خیلی بالا رفت هر چند ساعت مطالعه ام کمتر شده بود. یادمه برای آزمون ۲۵ درصد چهارم پارسه نشد درس بخونیم و ۲ هفته استراحت کردیم.

مانشت۱۱ : برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
دقیقا طبق سر فصل های پارسه فقط اگر عقب می افتادم در ۵۰ درصد دوره ها عقب افتادگی ها رو جبران می کردم

مانشت۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
توی این زمینه خیلی فکر کردم و تصمیم گرفتم که زبان نزنم و دفترچه رو از آخر شروع به حل می کردم یعنی اول معماری بعد سیستم و ... ولی به دروس مشترک که می رسیدم سعی می کردم در حد ۱ دقیقه استراحت کنم و یه چیزی بخورم بعد با انرژی بیشتری شروع می کردم کلا این برمی گرده به این که هر کسی در چه درسی قوی تر هست و اول باید اون رو بزنه (به نظر من)

مانشت۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
دقیقا. من درس معماری و سیستم رو خیلی ضعیف پاس کردم و با دوستم روی این دو درس خیلی وقت گذاشتیم درس مهندسی نرم افزار رو که پاس نکرده بودم یه روز در میان می خوندم بقیه درس ها رو این قدر می خوندم تا بفهمم بعضی درس ها مثل پایگاه تو یک ساعت میشد ۱ فصلش رو خوند بعضی درس ها مثل گسسته با ۲ روز خوندن هم هنوز درک درستی پیدا نمی کردیم من خودم رو مقید به زمان نمی کردم چیزی که برام مهم بود این بود که درس رو بفهمم

مانشت۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
برنامه ریزی من براساس منابعی که داشتم و تسلط کامل به همون منبع. فقط اگر مبحثی رو نمی فهمیدم اون مبحث رو از جای دیگه می خوندم مثل انواع درخت ها در ساختمان داده، که کتاب مقسمی اون بخش ها رو کامل نگفته.من خودم رو نه مقید به زمان می کردم نه به منابع اون قدری درس می خوندم که خودم از خودم راضی باشم البته بعد از اولین آزمون پارسه به این نتیجه رسیدم

مانشت۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
از فیلم و ویس استفاده نکردم
گسسته : پوران پژوهش البته تست ها به قدری سخت شده که واقعا کافی نیست ولی من فقط همین رو خوندم
ساختمان داده : اول کتاب دکتر قدسی رو خوندم که خیلی هم به درد طراحی خورد همزمان مقسمی رو هم می خوندم
طراحی الگوریتم: راهیان ارشد (چندان راضی کننده نبود) البته قبلا قدسی رو خونده بودم
شبکه : طرقی حقیقت واقعا عالی نوشته شده کتاب جدیدش
مهندسی نرم افزار : چون این درس رو پاس نکرده بودم مرجع کتاب پرسمن ترجمه سالخورده تست هم پوران
پایگاه : مقسمی
سیستم: طرقی حقیقت
هوش : پوران ، فصل آخر و ضمیمه ۱ کتاب راهیان ارشد
معماری : پوران
در ضمن برای امتحانات پارسه منابع مهندسی نرم افزار که معرفی کردم اصلا خوب نیستند من همیشه تو پارسه مهندسی نرمافزار رو پایین می زدم ولی تو کنکور خوب زدم

مانشت۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
من چون مهندسی نرم افزار پاس نکرده بودم اون رو از روی مرجع خوندم

مانشت۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
جزوه محور

مانشت۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
اصلا جواب ندادم

مانشت۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
این سوال ربطی به رشته IT نداره این جا فقط گسسته است که چون ضریب ۴ داره خوندنش مهم هست

مانشت۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید..
برنامه ریزی من طبق سر فصل های پارسه بود معمولا هفته ی اول رو می رفتیم دانشگاه و دروس مشترکم با شهرام مثل سیستم و معماری و ساختمان و گسسته و شبکه(انتقال) رو می خوندم و هفته ی دوم که نزدیک بود به امتحان پارسه بقیه ی درس هارو

مانشت۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
بعضی از دروس رو با دوستم در دانشگاه می خونیدم البته گروهی درس خوندن می تونه اصلا مفید نباشه. بقیه رو هم خودم تنها. چیزی که مهم بود فهمیدن درس بود زیاد خودمون رو درگیر زمان یا تمام کردن منبع نمی کردیم و همیشه این شعار قلم چی که می گفت اگر به هشتاد درصد مطالب ۱۰۰% تسلط داشته باشید بهتر از این است که به صد در صد مطالب ۸۰% تسلط داشته باشید درنظر داشتیم

مانشت۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
در سوال قبل توضیح دادم چیزی که برام مهم بود تسلط کامل به موضوع بود حال اگر لازم بود زمان بیشتری می ذاشتم اگر هم نیاز بود بخش هایی رو از منابع دیگه ایی می خوندم مثل هوش

مانشت۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
سعی می کردم در۵۰ درصد ها که دوره بود جبران کنم و اگر نمی شد در صددرصد ها فقط یادمه فصل هایی که مسلط نبودم رو در هر درس یادداشت کرده بودم که یادم نره

مانشت۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
من از اول فقط it گرایش شبکه می خواستم و فقط برای این گرایش درس خوندم

مانشت۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
بله بعضی موقع ها خسته می شدم ولی فقط یه بار نا امید شدم که اون هم بعد از اولین آزمون پارسه بود ولی سبک درس خوندنم رو عوض کردم محکم ادامه دادم. یه بار هم برای آزمون ۲۵ درصد چهارم پارسه خیلی کم خوندم و استراحت کردم تا مدت زمان باقیمونده رو محکم تر ادامه بدم معمولا بین آزمون های پارسه ۲ هفته وقت است هفته اول زیاد فشار نمی اوردم ولی هفته ی دوم رو زیاد می خوندم

مانشت۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
کلاس کنکور نرفتم

مانشت۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
آزمون های پارسه که واقعا به درس خوندنم نظم داده بود و فیدبک بسیار مناسبی ازشون می گرفتم

مانشت۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
دوره جمع بندی همون آزمون های ۱۰۰ در صد پارسه بود که البته گفتم تمام فصل هایی که مشکل داشتم رو یادداشت کرده بودم و در آن دوره سعی می کردم اون مشکلات رو هم برطرف کنم .

مانشت۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
من به صددرصد آمادگی رسیده بودم و بهترین رتبه ام رو هم در کنکور اوردم معیارم هم رضایتی بود که خودم از خودم داشتم و به این باور رسیدم که در این مدت برای کنکور چیزی کم نذاشتم و هر چه در توانم بوده انجام دادم

مانشت۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
دقیقا تمام این ها مد نظرم بود می دونستم که اگر به ۳ تا سوال گسسته جواب بدم خیلی کار بزرگی کردم ولی برای معماری سیستم و هوش به صد درصد فکر می کردم این رو هم بگم که سیستم بد زدم ولی روحیه ام رو در جلسه نباختم چون همیشه این مد نظرم بود که اگر سوالی رو نتونم حل کنم پس هیچ کس نمی تونه حل کنه

مانشت۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
نه اصلا تمام شرایطی که ممکن بود اتفاق بیافته رو تو ذهنم بررسی کرده بودم.
مانشت۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
بله من دفترچه رو از آخر به اول حل می کردم چون که به درس های معماری و سیستم و هوش خیلی مسلط بودم به دروس مشترک که می رسیدم معمولا ۲ ساعت زمان داشتم که بعد از استراحت کوتاهی ۱ ساعت از زمان رو برای تست های مشترک می ذاشتم ۱ ساعت هم برای تست هایی که زمان بر بود و می گذاشتم آخر سر. این که سر جلسه بفهمی چه تسی رو اول باید حل کنی چه تستی رو آخر واقعا یه هنر می باشد که در کنکور هم یه اشتباه کوچولو داشتم و برای یک تست سیستم خیلی وقت گذاشتم و به جواب نرسیدم

مانشت۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
تست هایی که نیاز به جنگیدن داشت رو می ذاشتم آخر سر تست هایی که روتین بود رو اول می زدم

مانشت۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
یه خورده وقت کم اوردم فکر می کنم یه تست سیستم رو می تونستم حل کنم ولی نشد

مانشت۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
اصلا این کار رو نکردم
.

مانشت۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
بدون پاسخ

مانشت۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
من دوست دارم مهندس شبکه باشم و فقط برای همین هم تلاش می کردم.

مانشت۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
خیلی خیلی
مانشت۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
بله اول خدا بعد دعای خیر پدر و مادرم . دوستم شهرام و یکی دیگه از دوستام که اعتماد به نفس زیادی به من می دادند و سایت مانشت و متن زیبایی که آقای تنهایی نوشته بودند ....
مانشت۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
آره درس مدیریت رو نباید حذف می کردم چون شریف داره دانشجو ها شبکه رو از گرایش ۴ میگیرد و من هم نمی تونم اونجا برم

مانشت۴۱ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
برای ارزوهاتون تلاش کنید

مانشت۴۲: چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
بدون جواب

مانشت۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟
بدون جواب

مانشت۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
بدون جواب
از اینکه با دقت و صبر و حوصله و صرف وقت به سوالات دوستانتون جواب دادین بی نهایت سپاسگزارم . براتون آرزوی موفقیتهای بیشتر در مسیر علم و دانش و در زندگی دارم.

ادامه مطلب ...

چی بگم؟!...

سلام

خوبید؟

امیدوارم در پناه خدای مهربون و بخشنده شاد و تندرست باشین...

میلاد با سعادت میوه ی دل امام رئوف،جواد الائمه (ع) رو به همه ی دوستان گرامی و محترم تبریک عرض میکنم...

4شنبه رفته بودم آبادان پیش شیوا گلی امروز برگشتم....زیاد نموندم اما همین هم برام کلی بارزش بود...

دیروز همین موقع بیرون بودیم نمیدونم چطور گرمای آبادان رو توصیف کنم...میگفتم خدا!!!هنو تو فصل بهاریم بهمون رحم کن تیر و مرداد و شهریور رو هنو داریم...

امروز با یه سواری برگشتم...من جلو بودم و سه تا آقا عقب دوتاشون هم عرب زبان بودن...

از آبادان تا خود اهواز حرف زدن....منم متوجه نمیشدم چی میگن اعصابم خط خطی شده بود...تصور کن اونا عربی حرف میزدن و آهنگ ماشین هم میخوند:" عشق باید پا در میونی کنه ...تا آدم احساس جوونی کنه" جلوی خنده ی خودمو گرفتم تا رسیدم و تو ماشین بابا سیردلم خندیدم...وقتی رسیدم اهواز تازه متوجه شدم هندزفریم تو کیفم بوده ک لااقل آهنگای گوشی خودمو گوش بدم

بعد نتیجه ی کنکور کلی ناراحت بودم ک نتونستم بابا اینا رو خوشحال کنم خداییش بعد نتایج اتفاقای خیلی خوبی افتاده ک یکم آروم شدم...تو ماشین تا رسیدن ب خونه، بابا کل اتفاقات رو برام تعریف کرد...یکم گریه کردم اما بابا آرومم کرد

نی نی آجیم یه گل پسر نازه...آخ جووووووون میخان اسمشو بزارن "عباس"...جان دلمممم

خواهرزاده م حدیث ک بیشتر بچه ها میشناسنش سر از پا نمیشناسه...همش میگه:خاله چند وقت دیگه داداشم از پیش خدا میاد...من یکی فداش بشم که یه تار موش هزارتا پسر رو می ارزه


هنوز هم...

هنوز هم تنهام...باورت میشود؟!

غریب و غربت را تو برایم معنا کن...نه،قدری صبر کن صبر کن...

سخت است سخت...تحملی که خدا داده رو به انتهاست...

خدایا!!! غریب  منم یا او؟؟؟؟؟؟؟؟

از غربت نگو نگو نگو....من غریبم نه تو!!!

-----------------------------

پ.ن.1:

این نوشته رو دیدم خیلی خوشم اومد:

"بوی ِ زهرا و مریم و هاجر
از پر ِ چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد:
دِمُدِه گشت و دست و پا گیر است"