.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

تلخ اما واقعی!!!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

کرب و بلا

سلام

فرارسیدن ایام عزاداری اربابم اباعبدالله الحسین (ع) رو خدمت تمام دوستان تسلیت عرض میکنم و خیلی خیلی التماس دعا...

وقتی راه حق باشه...وقتی حرف حق باشه...وقتی حرکت حق باشه ...وقتی نفس حق باشه ...وقتی قدم ب قدم زندگیت حق باشه ...وقتی.... اونوقت این دل و جان آدمه ک وسط میاد...اونوقته ک ب دل میشینه...

دیدی نزدیک محرم ک میشه ناخودآگاه دلت میگیره؟اولش دلیلشو نمیدونی اما بعدش دلیلشو میفهمی...

امشب ک شب اول ماه محرمه خیلی دوس داشتم حرفای دلمو بنویسم حرفای دلی ک بدجور امشب گرفته،بدجور بغض کرده و بهانه ی باریدن اشک مهیا شده!اما نمیتونم ...

فقط خدا رو هزاران هزار بار شکر ک ماه محرم امسال زنده ام و هنو عشق مولا تو دلمه...چند روز قبل بدجور دلم هوای محرم و عزاداری آقارو کرده بود...هوای دلم ابری و بارونی بود از ته دل خدارو شکر کردم ک هنو ته ته دلم این حال و هوا هست...

خدایا محرمی ک قراره بیاد و عشق مولا تو دلم نباشه یا اینکه اومدنشو این دل حس نکنه ب آبروی عموی شهیدم  ، به چشم نبینم و ثانیه ای زنده نباشم و نفس نکشم...آمین

تو این ایام هروقت دلت گرفت و اشکی پاک از گوشه ی چشمانت از سر مظلومیت آقات اباعبدالله و قمربنی هاشم سرازیر شد این حقیر رو خیلی دعا کنید ک به دعای خیر دوستان خیلی محتاجم...

دعای گوی دوستان بوده و هستم و خواهم بود

حق نگهدارتون

یاعلی

همای رحمت...

باسلام

روزگار همه تون خوش و خرم...

عید زیبا و بزرگ غدیرخم بر تمام شیعیان مبارک بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد...

" علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را....." آی جان،وقتی این شعر رو میخونم احساس غرور میکنم غرور از شیعه بودنم،غرور از داشتن شیرمردی چون مولا علی(ع) ک تا اسمشو میارم تک تک سلول های بدنم جوون میگیرن...

نمیخاستم بنویسم در واقع وقتشو نداشتم اما نتونستم لابلای وقتای این روزم زمانی رو برا نوشتن حرفای دلم برای مولا علی اختصاص ندم...بهونه ی نوشتن این مطلبم بحثی بود ک امروز با بابا در مورد شیعه بودن و سنی بودن داشتم...

نمیخام خدایی نکرده ب کسی توهینی کرده باشم اما بخدا برام قابل هضم نیست "سنی بودن"...یعنی چی آخه؟!آخه خدا وکیلی چه استدلالی واسه خودتون دارید ک ب خودتون میگید "سنی" و با تمسخر ب ما میگید "شیعه" هرچند همه تون اینجور نیستید....چطور دلتون میاد و میگید چه فرقی میکنه امام علی خلیفه اول باشه یا چهارم؟!

نمیدونم امشب باید خوشحال باشم یا واسه مظلومیت آقام غمگین و ناراحت؟!

نمیدونم عمر و ابوبکر و عثمان چی واسه خودشون فکر کردن که هنوز پیکر پاک پیامبر (ص) رو ب خاک نسپرده،تو سقیفه جمع میشن و واسه پیامبر اکرم (ص) جانشین انتخاب میکنن؟!

چطور این 3 نفر و اوناییکه حرفشون رو باور کردن با خودشون فکر کردن ک "چطور میشه کسی که اینهمه برای اسلام زحمت کشیده و عذابها تحمل کرده ،بدون اینکه فکر جانشینی واسه خودش باشه دار فانی رو وداع میگه؟؟؟؟"

فکر کنم خیلی از دوستان ده شب اول ماه ذی الحجه اون دو رکعت نمازی که باید بعد از حمد و سوره آیه 142 سوره اعراف("و واعدنا...")رو میخوندید رو خونده باشن....معنیشو خوندید؟؟میدونید ده شب چی رو تکرار کردید؟

وقتی این نماز رو میخوندم با خودم میگفتم اینایی ک به خودشون میگن "سنی" و اعتقادشون اینه ک آقا رسول الله قبل وفاتشون واسه خودشون جانشین تعیین نکردن اصلا قرآن رو قبول دارن؟این آیه 142 سوره اعراف رو نخوندن؟

خدا وکیلی با خودتون چی فکر میکنید آخه چطور ممکنه حضرت موسی واسه غیبت 40 روزه،برادرشون هارون رو بعنوان جانشین انتخاب میکنه اونوقت پیامبر که اینهمه سختی رو تحمل کرد ک اسلام رو ب اون مرحله برسونه اونوقت فکر بعد از خودش نبوده؟...فکر غیبت ابدی خودش نبوده؟

دلم آتیش میگیره بخدا....فدای مظلومیتت آقا...دلم بد جور زیارت حرمت رو میخاد امشب... دلم گرفته آقا...

یه نگاه آقا!!!!

حق نگهدارتون

یا علی