با سلام
قرار شد با هم یاد بگیریم چطور یه مقاله ی علمی بنویسیم...
اطلاعاتی که دارم و دراختیار شما دوستان میزارم حاصل زحمات دوست عزیز آقای عبدالعظیم ملایی ست.که همینجا ازشون تشکر میکنم...
--------------
برای نوشتن مقالاتی که در فضای بین المللی چاپ شوند، نیازی نیست که لزوما به اساتید مراجعه کنید. کافی است که کمی اعتماد به نفس داشته باشید. بهترین کار برای شروع این است که حوصله به خرج دهید و مقالات مرتبط با رشته خودتان را با دقت بخوانید. 20 تا از مقالاتشان را در یک موضوع بخوانید، مطمئن باشید که هم ایده می گیرید که روی چی کار کنید، هم روش کار دستتون میاد و هم خیلی چیزهای جدیدتر یاد می گیرید. یادتون باشه که زیاد هم عجله نکنید. منطقی ترین زمان برای انجام پژوهش و نوشتن مقاله 4 ماه و برای چاپ آن، 3 ماه است.
...................
دانلود چند تا از مجلات ISI کامپیوتر :
مجلات ISI کامپیوتر - مهندسی نرم افزار
مجلات ISI کامپیوتر - کاربردهای بین رشته ای
مجلات ISI کامپیوتر - سخت افزار و هوش مصنوعی
----------------
در فایل هایی که لینک دانلود آنها در بالا قرار داده شده،نام مجلات لینک ندارند.برای پیدا کردن آدرس مجله، نام و کد نشریه (آی اس اس ان) را همزمان در گوگل (و یا اسکولار گوگل) جستجو کنید. برای مثال
JOURNAL OF BANKING & FINANCE + ISSN: 0378-4266
معمولا اولین لینکی که می آید مربوط به همان نشریه است یا اگر نبود چند مورد اول را دقیقا بررسی نمایید.
مطلب بعد اینکه سعی کنید حتما فرمت مقاله نویسی را رعایت کرده باشید. معمولا اساتید علوم انسانی به قسمت ادبیات نظری بهای زیادی می دهند که در مقالات انگیسی ارزش زیادی ندارد. یکی دیگر از دوستان، مقالۀ پایان نامه اش را به زبان فارسی طوری استخراج کرده بود که از مجموع 17 صفحۀ مقاله، 14 صفحه به ادبیات موضوع پرداخته بود. معمولا خوانندگان مجلات با ادبیات نظری آن نشریه آشنایی دارند و بیشتر به روش شما و نتیجه گیری شما توجه می کنند. قسمت چکیده، مقدمه و نتایج را با دقت زیادتری بنویسید.
در مورد انتخاب مجله سعی کنید مجلات آمریکایی رو انتخاب نکنید. چون دید خوبی نسبت به ایران ندارند. اگر مجله ای رو انتخاب نماید که ماهنامه باشد بهتر است. معمولا دو یا سه ماهه جواب می دهند. اگر جواب ندادند به آنها ایمیل بزنید و جواب داوری رو از آنها بخواهید.
در ضمن در مقاله کارهای به روز (2008 به بعد) را باید از بهترین و قویترین نشریات انتخاب کنید. لیست پایگاه های داده ای که می توانید از آنها مقالات خیلی خوب دریافت کنید، در سایت معاونت پژوهشی دانشگاه تهران آمده است. به آدرس زیر:
http://research.ut.ac.ir/cao/databases.asp
با توجه به مقالاتی که دریافت می کنید، قسمت مرور ادبیات نظری را مستقیما از این مقالاتی که به دست آورده اید کپی کنید و کنار هم قرار دهید تا روال منطقی پیدا کند.
---------------------------
پ.ن.1:
امام علی(ع) می فرمایند:
" هرچه را می خواهید از خدا بخواهید،اگر بدهد رحمت است و اگر ندهد حکمت...هیچ چیزی را از بنده ی خدا نخواهید که اگر بدهد منت است و اگر ندهد ذلت. "
----------------------------
پ.ن.2:
با تشکر از دوست عزیزم مریم خانم بابت لینکای مفیدی ک در اختیارمون گذاشتن:
سلام
الان داشتم مطلبی در مورد شهید مصطفی احمدی روشن میخوندم...
دلم نیومد تو وبم نزارم ...
یکی از دوستان هم بخونه کفایت میکنه...
وقتی خبر شهادتشون رو شنیدم خیلی داغون شدم...
شهادت حقشون بود اما ناراحتیم از بابت اینه که ایران عزیزم فرزندی به این خوبی رو از دست داد...
هرچند مطمئنم مث شهید احمدی روشن خیلی هست که فقط خداحافظشون باشه...
خداپسر گلشون رو حفظ کنه واسه خانواده ش...مادر گرامی این شهید گفتن:یه یادگاری ازش مونده که مث خودش بزرگش میکنن...
------------------
به گزارش خبرگزاری فارس، شهید مصطفی احمدی روشن متولد سال 1358 و دانشآموخته دانشگاه صنعتی شریف، که یکی از مدیران نیروگاه نطنز اصفهان در بخش تامین کالا و خرید تجهیزات هسته ای در بخش غنی سازی بود، هفته گذشته به طور ناجوانمردانه توسط عوامل دشمنان نظام جمهوری اسلامی ترور شد و به شهادت رسید.
پس از شهادت این دانشمند جوان نخبه، به سراغ یکی از دوستان شهید مصطفی احمدی روشن رفتیم تا درباره خصوصیات اخلاقی و علمی این شهید بیشتر بدانیم؛ این دوست شهید، با وجود اینکه وضع روحی مناسبی نداشت اما به سؤالات ما پاسخ گفت.
دوست شهید احمدی روشن در طول گفت وگوی خود با خبرنگار فارس، حتی یک لحظه هم اشک از چشمانش پاک نشد. میگفت: دوستی او با تمام دوستیهای دیگر مصطفی فرق داشت و برای این گفته خود این طور استدلال کرد که همه دوستان مصطفی حزبالهی و بسیجی بودند اما من خط و ربط سیاسی متفاوتی با مصطفی داشتم.
*مصطفی میدانست شهید میشود
وی میگفت مصطفی میدانست شهید میشود؛ تقریباً مصطفی هیچ وقت تهدید نشد و من به او میگفتم که فکر میکنی زرنگ هستی که تهدیدت نمیکنند؟ ولی مصطفی همه چیز را میدانست؛ مصطفی را تهدید نمیکردند چون آن کسی را که میخواهند بکشند تهدید نمیکنند. وقتی زنگ میزنند و من را تهدید میکنند قطعاً جایگاهم از آن کسی که میخواهند از بین ببرندش پایینتر است.
"مصطفی هر چه میتوانست و از دستش برمیآمد برای هر کسی که میتوانست کار انجام میداد؛ من دوست ندارم پشت سر کسی که الان نیست غلو کنم و بیدلیل از مصطفی تعریف نمیکنم. اما مصطفی واقعاً اهل خدمت به مردم بود."
وی افزود: پیش هر کسی که بروید و در مورد مصطفی بپرسید خصوصیات اخلاقی او را میداند؛ حتی بچههای بسیج دانشگاه شریف هم به خوبی مصطفی را میشناسند.
*جسارت، شجاعت،هوش،سواد بالا و ایمان قوی از صفات مصطفی بود
این دوست شهید احمدی روشن زمانی که میخواست پشتکار و تلاش مصطفی را مورد اشاره قرار دهد میگفت: مصطفی واقعا آدم قدبلندی بود؛ چندین خاصیت داشت که به اعتقاد من خیلی از افراد شاید دو یا سه تا از این خاصیتها را بیشتر نداشته باشند و تقریبا این خاصیتها را در کنار هم هیچ کس با هم ندارد.
مصطفی جسور بود، شجاع بود، باهوش بود، باسواد بود و با ایمان بود. شاید من همه این صفات را داشته باشم اما مثل مصطفی با ایمان نیستم.
مصطفی را هیچ وقت تهدید نکرده بودند؛ در حالی که خیلیهای دیگر بودند و هستند که تهدید میشوند.
مصطفی از خیلی از همکارانش یک سر و گردن بالاتر بود.
*کار سازمان انرژی اتمی برای مصطفی خیلی مهم بود
"مصطفی اگر میخواست یک کار پیش برود به هر طریقی مینشست و نقشه میکشید؛ کار سازمان برای مصطفی خیلی مهم بود و همیشه می خواست که کار سازمان پیش برود."
*شرط مصطفی برای ازدواج با همسرش/عموی شهیدش برای او اسطوره بود
این دوست شهید احمدی روشن گفت: یکی از دوستان نقل میکرد که شرط ازدواج مصطفی با همسرش این بوده که اگر یک روز ازدواج کردیم و من خواستم به لبنان بروم و شهید شوم حق نداری جلوی من را بگیری. مصطفی یک عموی شهید داشت که برای مصطفی اسطوره بود.
*همیشه به مصطفی میگفتم قدر تو را نمیدانند
"خط و ربط سیاسی ما کاملا متفاوت بود و همیشه با هم سر این موضوعها دعوا داشتیم؛ اما مصطفی با وجود اینکه برای روی کار آمدن دولت نهم تلاش کرده بود بعد از انتخابات مثل بعضیها پست و مقام نگرفت. من همیشه به مصطفی میگفتم قدر تو را نمیدانند چرا که واقعا فاصله مصطفی با بقیه زیاد بود. یعنی اصلا ملاحظه کاری نمیکرد. خیلی کارهایش حساب و کتاب داشت."
*بیتالمال برای مصطفی خیلی مهم بود/حقالناس برایش مهم تر بود
"از آن روز که به یاد دارم مصطفی همیشه رشد میکرد و دلیل این مسئله آن بود که تا آنجا که میتوانست مبارزه میکرد و برای پیشبرد اهدافش میجنگید و هیچ وقت عقبنشینی نمی کرد. مصطفی میگفت باید تا آنجا که میشود صرفهجویی کرد؛ بیتالمال برای مصطفی خیلی مهم بود اما بیش از بیتالمال حقالناس برایش مهم بود. مصطفی میگفت که نباید مدیون کسی باشد. برخی از مدیران دولتی برای پیشرفت خود حق مردم را نمیدهند ولی مصطفی هرگز این کار را نمیکرد و همیشه میخواست حق مردم را بدهد. مصطفی وقتی میدید حق با کسی است یک لحظه هم غفلت نمیکرد. مصطفی برای همه ما مثل یک کوه بود. مصطفی واقعا جنگجو بود و وقتی میخواست هدفش را به سرانجام برساند هیچ چیز جلودارش نبود."
*پشت تمام افکار مصطفی منطق وجود داشت
به گفته این دوست شهید احمدی روشن، مصطفی این طور نبود که کورکورانه یک مسئلهای را قبول کند. مثلا اگر به ولایت فقیه اعتقاد داشت اعتقادش روی تفکر بود و همواره در حال استدلال برای مسائل بود. مصطفی همیشه با اعتقاد پیش میرفت و برای پیشرفت شغلی مسائل را مثل بعضیها مطرح نمیکرد و آگاهانه نسبت به این مسائل اعتقاد داشت. مصطفی برای کارهایش فکر میکرد و پشت فکرش منطق داشت. وقتی هم که من با مصطفی حرف میزدم مصطفی حرفهایم را کاملا گوش میکرد و بعد رد یا تائید میکرد.
*مصطفی همیشه به فکر نابودی آمریکا و اسرائیل بود
"خیلی به مصطفی اصرار کردم از سازمان بیرون بیاید. میدانستیم که بالاخره یک بلایی سر مصطفی میآورند ولی فکر مصطفی چیز دیگری بود و همیشه میگفت باید کاری کنیم که آمریکا و اسرائیل نابود شوند. میگفت اگر ما نباشیم چه کسی این کار را انجام دهد؟ مصطفی ارزش خودش را خوب میدانست.
مصطفی خیلی به پدر و مادرش علاقه داشت و همیشه میگفت دوست دارد آنقدر کار کند که پدرش دیگر کار نکند؛ پدر مصطفی یک راننده مینیبوس بود یعنی از فقیرترین اقشار جامعه."
*مصطفی در کودکی در مینی بوس پدرش شاگردی می کرد
این دوست شهید مصطفی احمدی روشن ادامه داد: زمانی که مصطفی کوچک بود میگفت کنار پدرش شاگردی میکرده. مصطفی میگفت مادرش همه چیز او است. مصطفی الان به آن آرزویی که داشت رسیده است. مصطفی خار چشم دشمنان بود؛ من به مصطفی میگفتم که از این کار بیرون بیاید. چرا که همه چیز را میدانستیم. حتی یک بار پیشنهاد معاون استانداری به وی داده بودند و این مربوط به زمانی بود که یک کارشناس معمولی بود و هنوز مدیر نشده بود.
*مصطفی جزء 5-6 نفری بود که اولین بار غنیسازی را انجام دادند
"مصطفی جزء 5-6 نفری بود که اولین بار توانسته بودند غنیسازی را انجام دهند ولی اسمش برای جایزهای که ریاست جمهوری داد نرفت."
*مصطفی می خواست پست بگیرد تا کار انجام دهد
"مصطفی کاری که فکر میکرد درست است انجام میداد؛ هیچ کس نیست بگوید مقام را دوست ندارد؛ مصطفی هم دوست داشت پست بگیرد ولی پست را برای این میخواست که کار انجام دهد؛ البته مصطفی به خاطر پست و مقام حاضر نبود با هیچ کس ببندد."
*اگر مصطفی در یک تصادف کشته می شد خیلی غصه میخوردم
مصطفی با آقای عباسی همکار بود؛ آقای عباسی آن خاطرهای که به او سوء قصد کرده بودند را برایش تعریف کرده بود و میخواست مصطفی حواسش باشد. آقای عباسی به مصطفی گفته بود وقتی بمب را به در ماشینش چسباندند از قبل آن موتورسوار را کنترل میکرد. ابتدا با خودش میگوید بروم و موتورسوار را بگیرم یا اینکه مواظب بمب باشم و در نهایت در را باز میکند و از ماشین بیرون میآید و در دیگر ماشین را هم باز میکند و خانمش را بیرون میآورد. مصطفی هم همیشه میگفت اگر روزی اتفاقی افتاد باید حواسش باشد. اگر مصطفی در یک تصادف کشته می شد خیلی غصه میخوردم ولی واقعا به آرزویش رسید.
مصطفی با وجود اینکه از خطرات کارش مطلع بود همیشه میخندید و هیچ وقت غم به دلش راه نمیداد و همیشه میگفت: "ترسو مرد"
مصطفی به آرزوی قلبی خودش رسید؛ مصطفی از قبل میدانست که شهید میشود.
* به گزارش فارس، به دلیل مساعد نبودن شرایط روحی این دوست شهید احمدی روشن نتوانستیم گفتوگوی خود با ایشان را ادامه دهیم و به همین دلیل ترجیح بر آن داده شد که این گفتوگوی جذاب بدین جا ختم یابد.
--------------------------------
----------------------
-----------
----
-
بالاخره موفق شدم آهنگ مورد علاقه خودمو آپلود کنم و کدش رو درست کنم
به عشق ایرانم و شهدای گرانقدر
تقدیم به شهدای عرصه علم و دانش
سلام
نمیدونستم چه مطلبی بنویسم که بدرد دوستان بخوره....
از اونجایی که خودم علاقه ی زیادی به مقاله و تحقیق و پژوهش دارم(اما تا حالا فرصت نشده خیلی واسش وقت بزارم) تصمیم گرفتم لابلای مطالب کنکوری در این رابطه مطالبی برای دوستان بزارم که هم خودم استفاده کنم هم دوستان دیگه...
نمیدونم تا چقد در مورد ISI میدونید؟!
اطلاعات خودم در این رابطه کمه...دوستانی که علاقه دارن در این زمینه بدونن وکار انجام بدن میتونن با مطالب این وب همراه بشن...
برای شروع بهتر بدونیم که اصلا ISI چیه؟! و چطور میتونیم یه مقاله ی ISI بنویسیم؟!
Institute for Scientific Information) ISI) یا "موسسه اطلاعات علمی" یک موسسه خصوصی است که توسط Eugene Garfield در سال 1960 تاسیس شده و در سال 1992 توسط Thomson Scientific & Healthcare توسعه یافت. این موسسه نشریاتی را که در تمام جهان منتشر میشوند بررسی و مقالات نشریاتی را که معتبر میداند به منظور امکان جستجو در مراکز علمی و تحقیقاتی، فهرست میکند. این امکان جستجو با دریافت هزینه در اختیار استفاده کنندگان گذاشته میشود.
نشریاتی که مقالاتشان در فهرست ISI ثبت میشوند ثابت نیستند و در بررسیهای سالانه حذف و اضافه میشوند. در حال حاضر حدود 16000 نشریه در این فهرست جای دارند که تعداد اندکی (حدود 40) نشریهی ایرانی جزو آنها هستند.
----------
اولین و مهمترین گام در نوشتن مقاله آی اس آی، این است که از این توهم بیرون بیاییم که می خواهیم یه چیزی چاپ کنیم ومهم نیست که کجا و با چه محتوایی، فقط آی اس آی باشه!!!!
--------------------
پ.ن.1:
این عکس دسته جمعی از یه خانواده ی کره ای....از سریال روزگار شاهزاده
خیلی دوسش داشتم و دارم
به احترام و حرمت مطلبی که در مورد شهید بزرگوار احمدی روشن گذاشتم،این عکس حذف شد
-------------------
پ.ن.2:
مرا امید وصال تو زنده میدارد
وگرنه هردمم از هجر تست بیم هلاک
به سوی تو
به شوق روی تو
به طرف کوی تو
سپیده دم آیم مگر تو را جویم
بگو کجائی؟!
نشان تو گه از زمین گاهی
ز آسمان جویم
ببین چه بی پروا ره تو می پویم
بگو کجائی؟!
نشان تو گه از زمین گاهی
ز آسمان جویم
ببین چه بی پروا ره تو می پویم
بگو کجائی؟!
کی.... رود رخ ماهت از نظرم نظرم
بغیر نامت کی نام دگر ببرم
مگر تورا جویم
حدیث دل گویم
بگو کجائی؟!
بدست تو دادم
دل پریشانم
دگر چه خواهی؟!
فُتاده ام از پا
بگو که از جانم
دگر چه خواهی؟!
یک دم از خیال من
نمیروی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من
تا هستم من
اسیر کوی توأم
در آرزوی توأم
اگر تو را جویم
حدیث دل گویم
بگو کجایی؟!
بدست تو دادم
دل پریشانم دگر چه خواهی؟!
فُتاده ام از پا
بگو که از جانم
دگر چه خواهی ؟!
-----------
پ.ن.1:
کمی این کلمه ها را نصیحت کن,
تا با من کنار بیایند,
بگو تازه شوند,
"دوستت دارم ها"
دیگر فایده ای ندارند...