.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

گذشت اون روزا...

سلام

من فک میکردم بخاطر حساسیت های خودم این برداشت رو کردم ک آقایون دارن با عرض معذرت بی غیرت میشن(که خیلیا واقعا بی غیرت شدن) یا همه ب این رسیدن؟!

روز به روز عفت و حیای زنانه داره فراموش میشه و تو اخلاق و فرهنگمون  ارزششو از دست میده و در مقابل برای آقایون عنصر مهم غیرت داره محو میشه از زندگیا...

خانما بیخیال و راحت با همون وضعیت پوششون تو چهارچوب و حریم خونه عکس میگیرن و میزارن در ملا عام...شوهر هم این وسط میاد برای پیج خانمش یه« لایک»میزاره و کامنتی با چند شکلک قلب و گل...

نمیدونم چند وقت دیگه چه اتفاقات عجیب دیگه ای قراره ببینیم ک صد البته بدتر از وضع الانمون هست؟!

....

یادمه قبلنا وقتی سوار تاکسی میشدم وقتی کل مسافرا آقا بودن و من تنها ،یا راننده خودش بهم میگفت خواهرم بیا جلو بشین،یا آقایی ک جلو نشسته بود خودش پیاده میشد و میزاشت من حلو بشینم کمن کنار اون دو آقا عقب اذیت نباشم...

امروز سوار تاکسی شدم با همین وضعیت...اما نه راننده حرفی زد و نه آقایی ک حلو نشسته بود،برگشتم بهشون گفتم:عذر میخوام میشه شما بیاید عقب بشینید ک اقایون هم راحت باشن؟!

راننده انگار از مسافره میترسید با ترس نگاهی ب من و اون آقا میکرد...اون آقا یکم موند بعد حین پیاده شدن غر زد و رفت نشست عقب...هرچی غر زد ب جهنم...دیدم گفت حالا برا به دقیقه الان میرسیم این کاریه؟!

خواستم بهش بگم بی غیرت تو نباید میزاشتی من بگم و خودت باید بلند میشدی...صد البته ک غیرت تو وجودت نیست و برا ناموس خودتم همینجوری...

فقط بهش گفتم:چه یه دقیقه ...چه یه ثانیه!!!

.......

سوار خط واحد یا مترو میشی یا اصلا جایی میری ک شلوغه و حا برا نشستن کم هست...قبلنا ادب حکم میکرد کوچیکتر پا میشد و جاشو ب بزرگتر میداد یا آقا پا میشد جاشو ب خانم میداد ک بشینه اما الان هیچ...جوری شده اگه اینکارو‌کنی طرف فک میکنه یا داره خواب میبینه،یا تو از عهد بوق جا موندی،یا سرت ب جایی خورده و حواست سرجاش نیست و یا در قبالش چنان تشکر بارونت میکنه خودت شک میکنی مگه چه کار بزرگ و عظیمی کردم ک طرف داره اینجور ب دست و پام میفته؟!

خلاصه...سرتون رو درد نیارم...اینم از پیشرفت های اخلاقی ما طی گذشت سالهای اخیر...

فقط موندم بچه های ما قراره ب کدوم اخلاق خوب در اطرافشون نگاه کنن و یاد بگیرن؟!

خدا آخر و عاقبتمون رو ختم ب خیر کنه ان شاءالله...

مراقب خوبی هاتون و پاکی دلتون باشید

التماس دعا

یاعلی

غولی به نام هوش مصنوعی...

به گزارش خانه هوش مصنوعی؛ دولت باراک اوباما، رییس‌جمهور آمریکا، طی گزارشی مشکلات کوچ کردن دنیا سمت به استفاده از هوش مصنوعی را بررسی کرده و نگرانی خود از تسلط روزافزون این پدیده را ابراز کرد. در گزارش دولت اوباما آمده است:

“با وجود گسترش خدمات مبتنی بر داده و وابستگی هر چه بیشتر ما به این خدمات، باید به مشکلات و تأثیراتی که ممکن است، در صورت وارد شدن یک داده اشتباه و یا استفاده از یک الگوریتم نادرست در یک سامانه هوش مصنوعی رخ دهد نیز توجه داشت.”

وجود یک الگوریتم نادرست و یا داده اشتباه، می‌تواند به راحتی بر تصمیم‌گیری‌های هوش مصنوعی تأثیر بگذارد و این مسأله در پروژه‌های بزرگ، فجایع جبران‌ناپذیری به بار خواهد آورد.

مسئولان کاخ سفید ادعا می‌کنند، به دنبال تعریف یک چارچوب اخلاقی محکم برای نظارت بر طراحی هوش مصنوعی هستند؛ هوش مصنوعی‌ای که بدون نیاز به دخالت یک عامل انسانی فعالیت می‌کند.

همچنین، گزارش موردنظر مشکلات عدم حضور یک عامل انسانی برای نظارت بر اقدامات هوش مصنوعی را نیز بررسی کرده است.

.............

پ. ن. ۱: 

واقعا راست میگن باید یه تضمینی برا استفاده از این متدها و الگوریتم های هوشمند وجود داشته باشه...من الان خودم دارم تو حوزه پردازش تصاویر پزشکی کار میکنم چقد سیستم های تشخیص بیماری زیاد طراحی شدن که قراره روزی جایگزین پزشک بشن هرچند شدنی نیست.من یه مدت دنبال طراحی یه سیستم تشخیص بیماری بودم و با پزشکایی در این زمینه صحبت کردم .قرار بود سیستم ما برای جاهایی ک به پزشک متخصص دسترسی ندارن استفاده شه،درسته باید یه پزشک عمومی برای کار با این سیستم باشه اما میشد مواقعی که یه تصویر مثلا ام آر آی یه بیمار تومور مغزی رو بهش میدادیم اما از شانس اشتباه تشخیص بده...این بودن خطا برای تمام سیستم های هوشمند هست و کل رقابت الان دانشمندان و محققان این حوزه کاهش این خطا و رسیدن به دقت و کارایی بالاتره.اما بخوای تصور کنی حتی یه درصد ناچیز اشتباه وجود داشته باشه تو همین حوزه پزشکی ببین چه هزینه هایی رو در بر خواهد داشت.

حالا تصور کنید بخوان تو‌حوزه ی امنیت و نظامی  ازش استفاده کنه مثل شناسایی خودکار هدف و...

 واقعا باید در موردش  تصمیم‌جدی گرفت....

در کنار دقت اون باید درنظر گرفت چه هزینه هایی در قبال خطای اون به وجود میاد...چه بسا در نظر گرفتن هزینه همواره مهم بوده و خواهد بود.

وفات حضرت زینب تسلیت...

سلام ب همه

نمیدونم چرا اما این وقت شب فقط خواستم بنویسم...

دلم داره میترکه خدااااااااااااا

داره چی به سرمون میره؟؟؟؟

داریم به کجا میریم؟؟؟فقط میدونم هرجا باشه دور از توئه

خدااااا منکه روسیاهمو گناهکار اما دلم میخاد زار بزنمممممم

این چند وقته از بس تو این فضاهای مجازی چیزای جورواجور دیدم حالت تهوع گرفتم....

فقط ب این رسیدم:

زن  بدون حجاب...

مرد بدون غیرت...

چی بنویسم ک دلم آروم شه؟؟؟

دلم برا عموی شهیدم تنگ شده خداااااااا

چرا تو‌خوابم نمیاد؟منکه انقد بهش نیاز دارم بخصوص این روزا

حالا میفهمم علت حساسیت های بابام برای تربیت ما...حساسیتش برا حجاب ما...حساسیتش برا حجب و حیای ما...حساسیتش برا نماز خوندن های ما....

خدایا شکرت بابت سایه ی این پدر...

خدایا شکرت بابت سایه ی مادرم...

خدایا بحرمت آبروی حضرت زینب اینا رو ازم نگیر...

واااااای چه حالی میده آغوش بابام...چند شب پیش یهو دلم پر شدم بدو رفتم مامانمو بغل کردم و پاهاشو بوسیدم...دیدم بابا داره نگام میکنه بدو رفتم سمت بابا ...

بابا محکم بغلم کردم و صورتمو غرق بوسه کرد و اشک ریخت...

اون لحظه از ته دل خداروشکر کردم که سایه شون بالای سرمه...

.

.

.

خدایاااااااااا به آبروی حضرت زینب ک امشب شب وفاتشون هست خودت کمک کن به همه ی جوونا...کمک کن بیشتر از این شرمنده بانو نشیم...بیشتر از این دل امام زمان رو نشکنیم...

خداااااا بدجور دلم گرفته...نمیدونم چی بنویسم ک سبک شم...

خدا الان با سکینه حرف زدم تازه از بیمارستان اومده بود...حال باباش بده...خدا سکینه داره درد کشیدن باباشو‌ میبینه و ذره ذره آب میشه...

خداااااااا میشه میشه میشه یه نگاهی کنی به دل سکینه؟

خداااااااا به آبروی حضرت زینب قسمت میدم خودت مریضا رو شفا بده بخصوص بابای سکینه رو...

سکینه گفت:مریم!بابام لابلای درداش گفت یا امام رضا....

دلم داره میترکه خداااااااا

.

.

.

خداااااااااا حلالم کن

آغاز سال ۱۳۹۵ مبارک و میمون...

سلام خدمت تمامی دوستان

آغاز سال جدید رو‌خدمت تمامی دوستان محترم تبریک‌میگم و آرزومندم سالی که در پیش رو دارید سالی باشه سرشار از تندرستی،نشاط،موفقیت،برکت و خبرهای خوش...

خیلی وقته ک اینجا ننوشتم جوری ک دست و دلم ب نوشتن نمیرفت اما از طرفی دلم پر بود از حرف...حرفای دل!!!

خداروشکر قسمت نشد و دوباره از حرفای دلم ننوشتم تا امشب ک دیگه حال و هوای دلم تغییر کرده...دلی ک دیگه اصلا مث قبل نیس از یه طرف آروم آرومه از طرفی سر در گم...

اولین روز سال جدید باورم نمیشد دعای تحویل سالی ک با اشک زیاد از ته دلم خوندم انقد زود برآورده بشه...حول حالنا الی احسن الحال...دلی رو دگرگون کرد ک سالها بود نمیدونست کدوم هواییه...

روز اول سال مریم موند و سالای جدید پیش رو و سالای سختی ک پشت سر گذاشته بود،سنگ صبورم تو این روزا دوست عزیزم عسل جون بود که تنهام نزاشت و پای درددلام نشست و اگه حرفا و راهنماییاش نبود انقد زود بلند نمیشدم...

الان یه مریم مونده با کلی ارزو و هدف  والا...هدفهایی ک براشون زحمتها کشیده و بابتشون ثانیه های عمرشو خرج کرده...

مریم مونده با یه خدای مهربون بالای سرش ک الان کسی جز اون نمیتونه دستشو بگیره که اشتباه نره...

خدای مهربون انقد حرفا دارم ک نمیدونم چرا پای سجاده م که میشینم زبونم بند میاد فقط سرمو ک بالا میبرم اشک میاد...

من سر از حکمتت در نمیارم اما نزار تو این حال بمونم و سالای بعدم رو هدر بدم

کمکم کن ثمر این درس خوندن هامو ببینم...ثمر توکل کردن به تو رو ببینم...ثمر دعاها و اشکامو ببینم...

الان وقتی دست رو دلم میزارم آرومه آروم آروم...

خدای خوبم،ناشکر نیستم که این رو‌خودت خوب میدونی...

خوشحالم تو این همه سال اگه سختی داشتم راهو غلط رفتم اما تو تنهام نزاشتی...تابستون پارسال درست موقع امتحانای پایان ترمم با وجود اینکه حالم خراب بود اما تو نزاشتی زحمتای طول ترنم هدر بره و با معدل بیست حالمو جا آوردی ...

الان هم یه هدیه همون جوری میخام یه هدیه که از ته دل بخندم...اشک شوق از چشام بیاد

لخظه ی تحویل سال هیچی برا خودم ازت نخواستم فقط گفتم خدایا تن سالم و دل خوش برای همه....بهترین قسمتها برا عزیزان و دوستانم

خدای خوبم،فقط تنهام نزار مث همیشه بزار حس کنم بودنت رو...من زندگی که تو  توش نباشی رو نمیخامممممممم

فقط بمون کنارمممممم...میدونم وقتی تو‌کنارمی نمیزاری ادم بدا نزدیکم شن...آدمای خوب رو بهم میرسونی

.

.

.

ببخشید خیلی پر حرفی کردم...

نوشتم شاید آروم شم 

اینکه خدا نوشته هامو بخونه و مهر تایید و اجابت بزنه...الهی آمین

حق نگهدارتون...التماس دعا

یاعلی