.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

مصاحبه با یکی از اساتید

پای صحبت های دکتر امین حسن زاده

( از اساتید دانشگاه شهید چمران و جهاد دانشگاهی اهواز و دانشجوی دکترای تخصصی کامپیوتر تگزاس آمریکا)

-------------

1-  اولین چیزی که یک داوطلب  برای مطالعه  و درس خواندن با آن روبرو است مساله انتخاب گرایش است توصیه های شما برای انتخاب گرایش چیست؟

 به نظر من انتخاب گرایش رو میشه از دو دیدگاه بررسی کرد:

**یکی پیش از کنکور.

***موقع قبولی و شروع به ادامه تحصیل.

  

 

**قبل از کنکور و برای شروع به برنامه ریزی برای کنکور باید تسلط خود رو در دروس موارد آزمون ارشد بالا ببرید و بعد شروع کنید به کنکوری خوندن ( منظور تقویت پایه علمی در هر درس است، مشابه تفاوتی که بین یک دانشجوی قوی در درس الف با یک دانشجوی ضعیف در آن درس است. کمتر پیش می آید که یک دانشجو در همه دروس موارد آزمون پایه قوی داشته باشد مگر اینکه از ترم اول تحصیلی همیشه با نگاه به هدف آتی خودش دروس رو پاس کرده باشه نه صرفاً برای نمره قبولی) آنچه مشخص است عدم تسلط شما در دروسی است که از دروس اصلی گرایشهای شما نیستند. مثل مدارهای الکتریکی و یا الکترونیک دیجیتال برای نرم افزاری ها یا کامپایلر و پایگاه داده برای سخت افزاری ها و ... حتی اگر بصورت داوطلبانه اون دروس رو از محضر اساتید خود یاد گرفته اید و یا حتی خودتان اقدام به مطالعه کرده باشید. یکی از دلایلش اینه که چون در دروس بعدی تکرار نمیشن کم کم فراموش میشن و یا بالعکس بگیم چون دروس گرایش خودتون زیاد تکرار میشن و مباحثشون در درسهای بعدی تکمیل میشن شما درس رو از دیدگاههای دیگه هم میبینید و این به تقویت دانش شما از اون درس کمک میکنه. پس گرایش خود رو عوض نکنیم مگر ابتدا در دروس گرایش جدید دلخواهمون به اندازه 80 درصد یک دانشجوی خوب در گرایش جدید تسلط پیدا کرده باشیم ( به نظر بنده حتی این تسلط در دروسی که موارد آزمون نیستند هم باید ایجاد بشه مثل تسلط به مدارهای الکتریکی 2 و مدارهای الکترونیکی برای علاقمندان به سخت افزار یا تسلط به مهندسی نرم افزار و ... برای علاقمندان به نرم افزار – دلیل این امر در مورد b قابل استنتاج است) و چون این تسلط براحتی میسر نمیشه اینکه ما چند ماه مونده به امتحان کنکور دست به چنین ریسکی بزنیم خیلی کار معقولی به نظر نمیرسه.

***هر دانشجوی کارشناسی ارشد به محض ورود به مقطع تحصیلی جدید خودش باید نمره چند درس اصلی دوره لیسانس خودش رو به مدیر گروه جدیدش ارائه کنه (البته نه در همه دانشگاهها) و مدیرگروه به صلاحدید (برای نمرات پایین) ممکنه بعضی از دروس رو بعنوان جبرانی در نظر بگیره و دانشجو رو موظف به گذروندن مجدد اون دروس بکنه. این دروس اگر چه بعضاً به سنوات دانشجو یک ترم جهت کمک اضافه میکنه ولی دو مشکل داره: یکی عقب افتادن از برنامه درسی همکلاسیها و واحدهایی که برای اونها ارائه میشه و دوم اینکه دانشجو برای نشستن سرکلاسهای کارشناسی رغبت چندانی نخواهد داشت و عملاً هدف مورد نظر از اون درس جبرانی میسر نمیشه. خوب وقتی شما گرایش جدیدی انتخاب کنید این دروس جبرانی به حداکثر میرسند و مشکلات شما چند برابر میشه. از طرفی دروسی که در اونها تسلط کافی داشته اید در گرایش جدید هیچ کاربردی ندارند و شما باید از اول همه چیز رو بسازید و واقعیت مهم اینه که معمولاً دروس اصلی گرایش جدید رو اونطور که باید یک دانشجوبه شکل اساسی یاد بگیره یاد نخواهد گرفت ( به دلایل زیادی) و این مشکل همیشه سر راه شما خواهد بود و برای انتخاب پروژه ارشد، کار در محیطهای فنی و یا تدریس در دانشگاهها همیشه یک سردرگمی و عدم اعتماد به نفس با شما همراه خواهد بود.

 

2-  برای انتخاب گرایش چه فاکتورهایی را باید مد نظر داشت تا از انتخاب گرایش انتخاب شده مطمئن شد؟

علاوه بر میزان علاقه و تسلط به دروس که در سئوال قبلی مطرح شد مواردی از قبیل زیر برای انتخاب گرایش اهمیت داره:

·   آینده شغلی که هر گرایش در منطقه جغرافیایی شما دارد – رشته تحصیلی شما آینده رفاهی و اجتماعی شما را رقم می زند.

·  دانشگاه محل تحصیل دوره کارشناسی ارشد و کادر علمی آن (که البته این مورد پس از قبولی شما در مرحله اول آزمون معنا پیدا می کند)

·  هدف شما در مراحل پس از فراغت از تحصیل از دوره فوق لیسانس ( برخی از رشته ها در ایران تنها برای تدریس در دانشگاهها موقعیت شغلی دارند و برخی دیگر برای محیطهای فنی – البته رشته هایی که در هر دو زمینه قوی هستند یا بالعکس در هیچ کدام از دو محیط در کشورمان قادر به ارضاء فارغ التحصیلان نیستند را از یاد نبرید)

·  هر رشته بواسطه دروسی که در مجموع 24 واحد درسی آن ( 4 درس اصلی و 4 درس اختیاری) دانشجو حق انتخاب دارد و بواسطه موضوع پروژه و سمینار خود به چندین زیر گرایش – البته بصورت غیر رسمی – تقسیم می شود. مثلاً دانشجویان معماری کامپیوتر در زمینه پردازش موازی، طراحی مدارهای VLSI، شبکه و یا ... بصورت تخصصی کار میکنند و بگونه ای در این گرایشها وارد ریز مسائل تخصصی می شوند که گاهاً پیش می آید دو دانشجوی هم گرایش از مباحث کاری و تحقیقاتی یکدیگر آگاهی چندانی ندارند.

 


3-  با توجه به تخصص شما که شبکه و معماری است درباره گرایش معماری و بچه های سخت افزار چه صحبت هایی دارید.

تا قبل از سال 83 که رشته های زیر مجموعه IT به این شکل سازمان یافته نشده بود اکثر دانشجویان علاقمند به مباحث شبکه (و همه زیر مجموعه های تخصصی آن) در قالب دروس اختیاری گرایش خود (معمولاً گرایش معماری کامپیوتر) دروس مرتبط با شبکه را انتخاب می نمودند و از این طریق مسیر خود را در دنیای شبکه و مباحث جالب آن دنبال می کردند. با شکل گرفتن گروه IT در اکثر دانشگاهها عموماً دروس اختیاری گرایشهای مجموعه مهندسی در قالب دروس مرتبط با همان گرایش ارائه می شود و کمتر با دانشجویان گرایشهای سه گانه مهندسی کامپیوتر اجازه انتخاب دروس شبکه داده می شود و اکثر سمینار ها و پروژه ها نیز در همین راستا تعریف می شود. پس اگر واقعاً کسی قصد کار کردن و تحقیق در زمینه شبکه را دارد از همان ابتدا برای کنکور رشته IT را مد نظر قرار دهد.

با توجه به تفکیک گرایشهای IT طبق مطالب بالا، وزن گرایش معماری روی دو درس معماری کامپیوتر و الکترونیک دیجیتال (و البته دروس مرتبط با این دو: مثلاً VLSIو ...) قرار می گیرد. دانشجویان گرایش معماری باید به یکی از این دو درس علاقمند و البته مسلط باشند تا در دوره فوق لیسانس به آسانی زمینه کاری خود را انتخاب نمایند. زمینه هایی که در موارد قبل نیز به آنها پرداخته شد و مسائل تخصصی این دو سرفصل می باشند. هر یک از این دو مقوله خود شامل چندین زیر شاخه تخصصی همانند ( ASIC، مدارهای آسنکرون، سیستمهای CAD، پردازش موازی و فوق سریع، سیستمهای نهفته ، تراشه های محاسباتی و ...) می شوند. پیش از این گروه سومی نیز در قالب گرایش سخت افزار کار می کردند و آنها همان علاقمندان به مباحث شبکه بودند که امروزه در قالب رشته IT می توانند ادامه تحصیل دهند.

 


4-  وقتی که گرایش مربوطه انتخاب شد می رسیم به مبحث منابع. شما در گرایش هایی که تخصص و یا اطلاع دارید چه منابعی را پیشنهاد می کنید؟ بعضی از منابع و کتب هستند که بر حسب تجربه تدریس اساتید محترم در دانشگاه ها کتب بسیار مفیدی در زمینه مربوطه می باشند در این مورد هم اگر منابع خاصی مد نظر دارید بفرمایید. در واقع منابع پیشنهادی شما برای گرایش معماری چیست؟

منابع مربوط به همه دروس مشخص هستند و شما هم در وبلاگتون اونها رو ارائه کردید. نکته مهمی که لازمه برای همه دانشجویان مشخص بشه اینه که اگر واقع گرا هستند باید از حذف برخی مباحث و سرفصلها و یا استفاده صرف از کتابهای کنکوری پرهیز کنند. وقتی سرفصل دروس توسط وزارت علوم ارائه شده است و در همه دانشکده های کشور موجود است و حتی کتابهای مرجع اونها هم معرفی شده دیگه لزومی نداره فکر کنیم بعضی مباحث حذف میشوند. اینها زایده افکار خود دانشجویانه چون ممکنه برخی مباحث فراوانی کمتری در سئوالهای کنکور قبلی داشته اند و این تصور در ذهن دانشجویان ایجاد شده که از سرفصل حذف شده است. مثلاً اگر به سئوالات دروس معماری کامپیوتر و یا نظریه زبانها ی سالهای اخیر نگاه کنید متوجه میشید که مرجع انتخاب این تستها همان فصولی است که پیش از این شایعه حذف اونها رواج داشت. پیشنهاد میکنم سرفصل دروس رو از دانشکده خودتان تهیه کنید و کتابهای معرفی شده رو معیار مطالعه خود قرار دهید.

به دلایلی نمیتونم علاوه بر کتابهای مرجع ( که همگی مشخص هستند) کتابها و جزوات مفید هر درس رو معرفی کنم ولی با توجه به اینکه سلایق دانشجویان و نحوه ارائه دروس توسط اساتید محترم متفاوته پیشنهاد میکنم اولاً اینکه در کنار کتابهای مرجع حتماً از کتابها و جزوات کنکوری و خلاصه شده هم استفاده کنید و ثانیاً اینکه صرف خوب بودن یک کتاب از یک انتشارات و یا یک جزوه از یک دانشگاه دلیل خوبی برای خوب بودن سایر کتابها و جزوات آن موسسه نمی باشد. برای هر یک از دروس یک کتاب مرجع، یک کتاب کنکوری و یک جزوه ( ترجیحاً آنچه که به قلم  خودتان نوشته اید) تهیه کنید که از این سه مورد فقط انتخاب مورد دوم یعنی کتاب کنکوری نیاز به مشورت دارد. کتابهای کنکوری را پیش از تهیه کردن حتماً یک مرور سریع و گذرا بکنید یا از دوستان و اساتید خود در مورد آنها نظر سنجی کنید. ممکن است نحو نگارش آنچه از نظر دوستتان مفید بوده با سلیقه مطالعاتی شما همخوانی نداشته باشد.

به دلایلی که در بالا ذکر شد نام هیچ کتاب کنکوری را ذکر نمی کنم ولی برای دروس چهارگانه تخصصی سخت افزار کتابهای زیر را پیشنهاد میکنم که در واقع مراجع اصلی دروس هستند و نه کتاب کنکوری:

·  الکترونیک دیجیتال و مدارهای VLSI : Digital Integrated Circuits   by : De Massa  که در برخی دانشگاهها ازقبیل دانشگاه امیرکبیر موجود است. برای درس VLSI کتابی اخیراً  دیدم که در مورد الکترونیک دیجیتال و ترجمه آقای دیانی بود ولی متاسفانه نام کتاب در خاطرم نیست.

·   انتقال داده ها: کتاب   Data and Network Communication   by: William Stallings که ترجمه ویرایش هفتم آن در بازار موجود است. کتابهای دیگری هم در دانشگاههای امیرکبیر و شریف تدریس می شود که برای سلیقه های دیگری نیز مناسب است.

·   مدارهای الکتریکی: کتاب معروف آقای جبه دار برای این درس مفید است ولی برای کسانیکه پایه ضعیف تری دارند کتاب معروف تحلیل مدار مناسب است. با دوستان خود در رشته های الکترونیک و برق قدرت مشورت کنید و از کتابهای کنکوری آنها استفاده کنید.

 

 5-  بعد از انتخاب گرایش و منبع می رسیم به نحوه مطالعه. ممکن است شما به عنوان یک مدرس روشی خاصی را برای مطالعه تایید کنید و یا مد نظر داشته باشید  ویا روش خاصی را تجربه کرده باشید آیا برای مطالعه درست پیشنهاد خاصی دارید که داوطلبین را کمک کند؟

به نظر بنده پروسه مطالعه برای کنکور از همان ترم اولی که وارد رشته خود می شوید آغاز شده است. هر دانشجو موظف به گذراندن بیش از 140 واحد درسی است که مسلماً به همه این دروس به یک میزان علاقه نخواهد داشت. از طرفی نحوه ارائه دروس توسط اساتید و اتفاقاتی که در دوران تحصیل برای دانشجو رخ میدهد همه دست به دست هم می دهند تا یک فارغ التحصیل کارشناسی در همه دروس به یک میزان تسلط نداشته باشد. اگر از همان ابتدای دوره و یا حتی سال دوم برنامه ریزی خاصی برای کنکور کرده باشیم قاعدتاً بیش از نیمی از راه موفقیت در کنکور را برای خود هموار نموده ایم.

چگونه؟

اگر اهمیت 14-15 درس کنکوری رشته خود را میدانستیم قاعدتاً به یکی از روشهای زیر سعی می کردیم بهترین اندوخته ممکن را از این دروس بدست آوریم.

*تمرکز انرژی خود در هر ترم بر روی این دروس و استفاده از منابع اصلی و مطالعه آنها و نه بسنده کردن به جزوات.

*اهمیت دادن به میزان یادگیری مباحث و نه نمره ای که قرار است از این درس اخذ شود ( این حالت برای انتخاب یک استاد از بین دو یا چند استادی که در یک ترم یک درس را ارائه می کنند اهمیت دارد و بجای نشستن سر کلاس درس اساتید بهتر دانشجو را روانه کلاسهایی می کند که تنها نیاز همان ترم - یعنی نمره - مرتفع شود)

*گردآوری بهترین منابع و خلاصه دروس از بین کتابهای مرجع و جزوات اساتید برای آشنایی با بیانهای متفاوت از یک مبحث.

*مرور دروس کنکوری در فاصله بین ترمهای تحصیلی بگونه ای که هنگام فراغت از تحصیل تسلط کافی روی همه دروس داشته باشید و تکرار مباحث ترمهای اول آنها را همچنان در ذهن شما فعال نگه داشته باشد.

*درگیر شدن با دروسی که پاس کرده اید بصورت رفع اشکال دوستان ورودیهای بعد از خود؛ چرا که تدریس بهترین راه یادگیری و تسلط است.

حال که فارغ التحصیل شده اید و احتمالاً کار از کار گذشته نگران نباشید. فقط موارد زیر را رعایت کنید:

اگر مشکل سربازی ندارید**، ابتدا جبران کاستی های دوره تحصیل را انجام دهید (بازه بلند مدت) و برای کنکور و موفقیت در آن عجله نکنید که جواب نمی دهد. وقتی به این تسلط رسیدید باید برنامه کنکوری خواندن را شروع کنید که این برنامه هم توضیح مفصلی دارد.

 

** کسی که مشکل سربازی داره و درواقع کارت پایان خدمت نداره فقط شش ماه بعد از فراغت از تحصیل وقت داره از مرخصی تحصیلی استفاده کنه پس نمیتونه برای کنکورهای پیش رو با خیال راحت برنامه ریزی بلند مدت کنه. که خانمها از این قاعده مستثنی هستند و البته برخی آقایون که کارت پایان خدمت دارند. این گروه میتونن بازه بلند مدت بیشتری برای خودشون تعریف کنند و یکسال برنامه ریزی کنند که جبران 4 سال بشه و سال دوم روی کنکور سرمایه گذاری

جدی کنند.

برای کسانی که مشکل سربازی دارند یک مدت زمان 9 ماهه هم کفایت میکنه. 6 ماه برای جبران دروس دوره کارشناسی و 3 ماه هم برای کنکوری خوندن. دوره بلند مدت برای همه دانشجویان یک هدف را دارد و آن جبران کاستی ها در همه یا بخشی از دروس کنکوری که تشخیص آنها با دانشجو است. دوره کوتاه مدت باید مدون تر از همه دوران تحصیل دنبال شود. جایی که فرصتی برای از دست دادن وجود ندارد. نحوه مطالعه در این بازه به نظربنده مطالعه همزمان همه دروسی است که قصد دارید بطور جدی برای آنها در کنکور سرمایه گذاری کنید و از دوره بلند مدت سربلند بیرون آمده اند (ممکن است قید برخی دروس را در دوره بلند مدت زده باشید). همزمان خواندن دروس یعنی اینکه در هر هفته یا دو هفته همه دروس به یک میزان پیشرفت داشته باشند تا در نهایت هنگام فرا رسیدن کنکور همه در یک حد مطلوب باشند. آزمونهای دوره ای در این بازه بهترین راه منسجم شدن مطالب در ذهن شما هستند. برای مطالعه موازی هم هفته را به چندین قسمت تقسیم کرده و در هر قسمت یک درس را در حد یک فصل به شکل زیر مطالعه کنید.

*مرور سریع کتاب مرجعی که در دوره بلند مدت آنرا خوانده اید.

*مطالعه درس از دید کنکوری از روی کتاب کنکوری تهیه شده.

*جمع بندی مطالب آن فصل از روی جزوه درسی خود یا خلاصه درسهایی که در زمان تحصیل و یا در دوره بلند مدت تهیه نموده اید.

*حل هر چه بیشتر تستهای کنکوری مربوط به مباحث آن فصل.

 v     نکته : فراموش نشود که بازه بلند مدت برای عده ای همان چهارسال تحصیل است که به بهترین شکل از آن استفاده نموده اند. برای عده ای یک سال مطالعه و استفاده از کلاسهای درس اساتیدی است که در دوره تحصیل دورس آنها را جدی نگرفته اند (برای آنهایی که مشکل سربازی نداشتند) و برای گروه آخر 5-6 ماه قبل از دوره کوتاه مدت قبل از کنکور است.

 
6-  برای تست زدن چه مواردی باید توسط داوطلبین مد نظر گرفته شود که بهترین کارایی را در بهترین زمان داشته باشد؟

 در بخش قبل اشاره کردم که چطور هنگام مطالعه یک فصل (مبحث) از یک کتاب اول کتاب مرجع مطالعه شود و بعد کتابهای کنکوری. در ادامه باید اشاره کنم که درواقع مطالعه یک مبحث از روی مرجع اصلی شما رو با همه سرفصلی که ممکن است در آزمون از آن مبحث سئوال پرسیده شود آشنا می کند و به شما این اطمینان را می دهد که کل مبحث را مطالعه نموده اید ولی اینکه آیا آنگونه که در کتاب مرجع مطالب بیان شده اند قادر به حل سئوالات کنکوری خواهید بود باید بگوییم نه لزوماً. بعنوان مثال هیچ کس پیشنهاد نمی کند برای بدست آوردن جواب مینترمهای یک جدول کارنو 5 متغیره از روشهای معمولی بیان شده در کتابهای مرجع استفاده کنید. راههایی مثل حذف گزینه های اشتباه یا تست کردن برخی پاسخها در جدول به سرعت حل تست کمک می کند و قطعاً این موارد یک داوطلب را از سایر داوطلبان پیش می اندازد نه میزان آگاهی آنها از مبحثی مثل جدول کارنو یا .... کنکور میدان رقابت است و دانشهای یکسان تنها در سرعت عمل استفاده از دانش و اعتماد به نفس قابل تفکیک هستند. در هر کنکوری تنها نیمی از دوطلبان از دانش کافی برای موفقیت در کنکور برخوردارند و این 50 درصد که اغلب تا حد زیادی مشابه هم وقت صرف مطالعه کرده اند تنها با نوع مطالعه و سرعت بهره گیری از دانش خود رقابت را جذاب می کنند.

کسی که برای هر مبحثی از زوایای مختلف به مسائل و مباحث نگاه می کند شانس موفقیت خود را افزایش داده نه کسیکه فقط وقت خود را صرف کتابهای مرجع و حل سئوالهای آخر هر فصل کرده است (اگر چه گاه این دوستان به موفقیتهایی هم میرسند ولی مخاطب ما عامه داوطلبان هستند نه خواص). برای موفقیت در کنکور مهندسی کامپیوتر باید مهندسی کنکور خواند نه مهندسی کامپیوتر. صرف داشتن دانش در دروس و موارد آزمون ضامن قبولی شما نیست. آگاهی از انواع روشهای کنکوری حل مسائل و تکنیکهای سرعت دهی به حل مسئله یکی از دروس مهندسی کنکور است. آگاهی از آخرین سرفصلها و تغییرات در رشته خود درس دیگری از مهندسی کنکور است. درس اعتماد به نفس و بهره گیری از قدرت حافظه خود و ... از دیگر دروس مهندسی کنکور هستند که همه اینها در سایه ارتباط با دیگر کنکوری ها و استفاده از منابع مختلف و بکارگیری قدرتهای روانی (که برای هر شخص از روش خاصی قابل دستیابی است) بدست می آید.

بعنوان آخرین توصیه در این بخش تأکید می کنم که تنها به چند کتاب مرجع و یک اتاق آرام و غذای آماده و استراحت کافی بسنده نکنید. برای موفقیت در هر کاری باید ابتدا بر آن کار اشراف کامل پیدا کنید و بعد از دانش خود استفاده نمایید.

 

7-   اگر آدرس وب سایت های خاصی در زمینه ارشد مدنظرتان است لطفا بفرمایید.

 وبلاگ خاصی را سراغ ندارم ولی توصیه می کنم برای ایجاد انگیزه همواره به سایت دانشگاه هایی که امید دارید در آنها ادامه تحصیل دهید مراجعه کنید و با دانشجویان آنها و اساتید آنها و ... بیشتر آشنا شوید. با کسانی که همواره دم از ناامیدی میزنند کمتر ارتباط داشته باشید و به فکر روز اول مهر ماهی باشید که برای شرکت در کلاسهای مقطع بالاتر شال و کلاه کرده اید حتی اگر آن روز روز اول مهر سال آینده نباشد.

 
8- کلام آخر.

  انشالله که خداوند به شما و همه کنکوریها عنایت لازم را دارد. سعی کنید از این سناریوی زندگی خود درس بیاموزید حتی اگر به موفقیت در کنکور نیانجامد.  برای من هم دعا کنید.

-----------

با تشکر از زحمات مدیر وبلاگ ارشد خان برای تهیه این مصاحبه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد