.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

هنوز هم...

هنوز هم تنهام...باورت میشود؟!

غریب و غربت را تو برایم معنا کن...نه،قدری صبر کن صبر کن...

سخت است سخت...تحملی که خدا داده رو به انتهاست...

خدایا!!! غریب  منم یا او؟؟؟؟؟؟؟؟

از غربت نگو نگو نگو....من غریبم نه تو!!!

-----------------------------

پ.ن.1:

این نوشته رو دیدم خیلی خوشم اومد:

"بوی ِ زهرا و مریم و هاجر
از پر ِ چادرت سرازیر است
بشکند آن قلم که بنویسد:
دِمُدِه گشت و دست و پا گیر است"

نظرات 4 + ارسال نظر
طلوع 10 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 11:21 ب.ظ http://beautiful-day.blogsky.com

ســــــــــــــــــــــــــــــــــلام گلم

مانده ام با غم هجران نگارم چـه کنـم .... عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم

چشم آلوده کجـا دیــدن دلـدار کجـا .... چشم دیـدار رخ یار ندارم چــه کنم

با نگاهی بگشـا عقده دیریــن مرا .... کز فراغت گره افتاده به کارم چه کنم

جلوه ای کن که دمی روی نکویت نگرم .... گرچه لایق نبود دیده تارم چه کنم

اشک می ریزم و با غصــه دل همراهـم ... که ز هجران تومن اشک نریزم چه کنم

طوق بر گردن من رشتـه عشــق تو بود .... تا کشاند به سـر چوبه دارم چه کنم

حدیث آرزومندی 10 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 11:45 ب.ظ

این چه وضعشه؟؟؟ تو خجالت نمیکشی؟ مریم اینجوری نباش گلم. خدا بزرگه. انقد حالم بده که نگو.........

نمیدونم چی بگم بخدا...
بابت تماس دیروزت یه دنیا ممنون...هم من هم شیوا به آقا سلام دادیم
ایشالا آقا مراد خودتو سریع سریع بده

شادان 11 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 11:35 ب.ظ

سلام
خوبی عزیزم؟
فدام بشی این چه بلایه سر خودت در میاری .به نظر من تنها کار اینه که بری خودکشی کنی از همه چیز راحت بشی دیگه غصه هم نمیخوریحالا که ارضه خودکشی هم نداری تنها راه اینه که شوهر کنی مادرجون.
گلم باید امیدت فقط وفقط به خدا باشه.
امروز یه پیشنهاد کاری خوب بهم شد.ولی مسیرش خیلی بد بود . مادرم گفت که اصلا نباید بری.محمد هم بهم گفت مگه تو قرار یه زندگی رو نون بدی که باید بری.ولی از اهواز که تماس گرفتن گفتن این کار و از دست نده با اینکه استخاره هم گرفتم خوب بود ولی حرف مادرم برام خیلی ارزش داره. وهمه کسم خونواده ام هستن.
الان هم ب تو به خاطر پدر ومادرت شاد باش وغصه نخور.
دنیا ارزش هیچی رو نداره....................

سلام عزیزم
الهی خودت ...شوخی کردم
آخه مگه دیوونه م خودکشی کنم...راه حل دومت با خودکشی فرقی نداره یه مرگ تدریجیه
در مورد کار باهات موافقم...فعلا منم بابا با هرجا کار کردن من موافق نیس...خودم هم دوس ندارم اما بابا دیگه خیلی سختگیره
ایشالا خدا خودش کمکمون کنه

طلوع 13 - خرداد‌ماه - 1391 ساعت 12:39 ق.ظ http://beautiful-day.blogsky.com

سلام خوبید؟
شادان جون شما چه طورید؟
من چی بگم که هر جا واسه کار میرم اگه قبل غروب خونه نباشم بابام میگه دیگه فردا نرو...
غیرتش منو کشته!!!
ایشالا که همه موفق و موید باشن

سلام عزیزم
منکه در مورد بابام چیزی نمیگم اگه شیوا اومد نت و این کامنتت رو دید خودش قشنگ برات توضیح میده...خدا بابای گلمو حفظ کنه ک بدون اون نمیتونم یه ثانیه نفس بکشم
همچنین شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد