.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)
.... ارشد هوش مصنوعی  ....

.... ارشد هوش مصنوعی ....

..:::مث تمبر به هدفی که داری بچسب:::..سال ۱۳۹۵ سال برآورده شدن آرزوها.... علم،پناه و عزت و راهنماست.امام علی(ع)

فقط و فقط برای خنده...هدیه ۹۰من

سلام دوستای عزیزم 

شعری که در ادامه ی مطلب میخونید مطلبی طنز هست که پیشاپیش هدیه سال نو من به همه دوستان عزیزمه... قابل دوستای عزیزمو نداره!!!

خداشاهده فقط برای طنزه و اینکه لبخند شادی سال نو رو چهره ی شادتون بشینه و قصد توهین به هیچکس رو ندارم...به کسی برنخوره  

**کل کل شاعر زن و شاعر مرد**

شاعر زن میگه :

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید

خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !

برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !

مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !

به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید

تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید

ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید

خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !

وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید

برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید

برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !

برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید

شاعر مرد در جواب میگه :

به ‌نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !

نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید / جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌ درخت / و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات / نشسته مداوم تو را در کمین ! 

- منبع: گلوله وبلاگی داغ - 

الهی که صبح و ظهر و عصرتون 

پُره دوستی های ململی باشه 

دلاتون حتی اگه بزرگ شدین 

پاک و صاف و نرم و مخملی باشه  


دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،
دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…
این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!
باید آدمش پیدا شود!
باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!
سِنت که بالا می‌رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!
فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش…
شروع می‌کنی به خرج کردنشان!
توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی
توی رقص اگر پا‌به‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند
توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد
در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد
برای یکی یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می‌شود خرج می‌کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می‌مانی؟
بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی… به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها!
سواستفاده کردن به پیری و معرکه‌گیری…
اما بگذار به سن تو برسند!
بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند

غریب است دوست داشتن.
و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...
و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر.
تقصیر از ما نیست؛
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند. 

دکتر شریعتی  


 در ساعت های پایانی سال ۸۹ یادآوری میکنم که دعا یادتون نره....تورو خدا موقع تحویل سال دعامون کنید.... 

باآرزوی سعادت و خوشبختی همه تون 

باآرزوی اینکه سال۹۰ سال ظهور آقامون باشه... 

تا سال ۹۰ بدرود

نظرات 28 + ارسال نظر
سوگند 26 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 07:26 ب.ظ

سلام مریم جون
وای خیلی خوشگل بودهر دو شعر عالی بود عالی عالی عالی
نه گلم چرا باید بربخوره شعر شعره دیگه چه فرقی میکنم تو راحت باش

سلام عزیزم
ماکه فعلا راحتیم...

سوگند 26 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 10:13 ب.ظ

گلم موقعه ای که تو اومدی در حال تنظیم متنم بودم الان میتونی بری رفرش کنی مطلبم هم میاد بالا
فدات شم

سوگند 26 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 10:27 ب.ظ

وای مریم جون هنوز مشکل وبم حل نشده وقتی کپی زدم وثبتش کردم دیدم فقط تیتر اومد واز متن خبری نبود مجبور شدم متن رو توی وب بنویسم بخاطر همین با تاخیر متنش اومد ببخشید دیگه....
مرسی عزیزم دست نوشته های من انقدر ها هم جالب نیست فقط چیزی که توی ذهنم میاد رو مینویسم دیگه اگه جمله بندی چیزی بد بود شما ببخش.
عسل هم همین نظر شما رو داشت بخدا حیف خاطرات رو پاره میکنید ودور میندازین هرچند اگه اون خاطرات بد باشه
باشه گلم منتظر دست نوشته های شما میمونم که بخونمشون خیلی مشتاقم


سوگند 26 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 11:17 ب.ظ

اره فدات بختیاری هستم.
آخ جون عروسی اونم چی؟ آهنگ بختیاری.بخدا دختر تو دیوانه ای که نرفتی اگه من بودم با کله رفته بودم چرا میمونی تو خونه ؟اینجوری که دپرس میشی بابا بزن بیرون ،شاد باش خودمون کم غصه داریم هی ادم تنها باشه یاد بدبختیهاش میوفته اونوقت دلت میگره بعدش بغض میکنی بعد عینه خولا میزنی زیر گریه در ادامه چشمات عینه نخود میشن ادامه داستان قرمزی چشمات رو هرکس ببینه فکر میکنه تو عاشقی حالا بیا درستش کن بهت مشکوک میشن بیا به سوالاتشون ج بده و.... میبینی این داستان سر طولانی داره
پس نتیجه میگریم که تنهایی بده و آدم بهتره تو جمع باشه تا اینکه .... حالا برو بالا داستان بالایی همچنان در حلقه فور قرار میگره .
میگم مریم جون نکنه تو طلبه ای ،حوزه ای چیزی هستی که جشن رفتن رو برا خودت ممنوع کردی؟؟؟؟؟ وایییییییییی

زهر مار و طلبه ای[عصبانی][عصبانی]من هر جشنی رو دوست ندارم اتفاقا تو عروسی ها قیافه م به تنها چیزی که نمیخوره طلبه ست...
اگه تیرماهی ها رو میشناختی همچین حرفی نمیزدی...عروسی رفتن رو دوست دارم ولی به فاصله ی زمانی طولانی از هم...بابا چندورز پیش عروسی پسر عموم بود و روز عید عروسی دخترخاله مه اگه این عروسی رو میرفتم حتما حتما عروسی دختر خاله مو نمیرفتم...
دوران دبیرستانم همش دور کتاب دفترام بودم و موقع عروسی که میشد برای اینکه تنها نمونم میرفتم خونه ی پدربزرگم یه بار شوخی داییم بهم گفت:هرعروسی که بشه فرار میکنی میای اینجا برای عروسی خودت کجا میخوای فرار کنی؟!
هنوز دارم به تیکه ی آخر حرفات میخندم..اگه به خواهرم اینا بگم از خنده روده بر میشن
در ضمن بعضی وقتا تنهایی رو دوست دارم وهرکی هرچی میخواد در مورد قضاوت کنه...بیخیال حرف مردم

سوگند 26 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 11:40 ب.ظ

ای ول دارم تصور میکنم مریم رو تیپ فشن...آخ چی میشود دختر عالی میشی بابا یه عکسی چیزی از خودت بگیر ماهم فیض ببریم.
نه بابا تیرماهی بودی ؟؟نمیدونستم دختر عموی منم تیرماهی خیلی دختر ماهی مثل خودت.
افرین اعتماد بنفسووووووووو اره خوب هرکس یه جور اعتقاد داره یکی میگه تنهایی خوبه یکی مثل من میگه اگه تنها باشی دپرس میشی وای مریم اینقد بدم میاد وقتی حالی به حولی میشم ودلم میگره احساس میکنم خودم نیستم .اصلا تنهایی وغمگینی با من سازگاری نداره،خوب گلم تنها باش اما غمگین نباش
آفرین به تو ....ای بابا کو عروسی مریم حالا حالا باید دلتو صابون بزنی

قشنگ بوووود
ولی خدا آدم و آفرید و دید که ناقصه و بعدش برای رفع نقص براش زن رو خلقت کرد... و این نشاندهنده ی اهمیت آفرینش زنه هااااااااا

سوگند 27 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 10:55 ق.ظ

نه بابا گلم این چه حرفی ما با دوستامون زیاد شوخی داریم تو وعسل برام فرقی نمیکنید

عسل 27 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 04:14 ب.ظ http://www.khateratdaneshjooi.blogfa.com

عسل 27 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 06:06 ب.ظ http://www.khateratdaneshjooi.blogfa.com

شعر جالبی بود

•۩▓۩▬►♥پیشاپیش ســــال 1390 مـبارکـــــ ♥◄▬۩▓۩ـ•*•


...........$$$...............................................$$$
...........$$$...............................................$$$
....................................................................
....$$$..........$$$$.......$$.............$$$$.......$$
...$$$.........$$...$$.....$$............$$...$$.....$$
...$$$$$$$$$$$$$......$$............$$$$$......$$
.................$$........$..$$........$..$$........$..$$........$
...................$$$$$$....$$$$$$.....$$$$$$....$$$$$$
......................$$$.........$$$..........$$$..........$$$
.....................................
....................................$
.....................................$$
...............................$$.....$$$$$$$$$$$$
...............................$$.........................$
...............................$$......................$$
................................$$...................$$$
.....$$$$........$$$.......$$.......$$........$$$....................$
...$$...$$......$$$.........$$.....$$.........$$$....................$$
...$$$$$$$$$$$$$$$$$$$.....$$...........$$$$$$$$$$$$$$$
..........................................$$........$
.........................$$$.............$$$$$$
.........................$$$................$$$

•*•۩▓۩▬►♥پیشاپیش ســــال 1390 مـبارکـــــ ♥◄▬۩▓۩ـ•*•

حدیث آرزومندی 27 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 11:28 ب.ظ

سلام یه سر به وبم بزن و با موزیلا و اکسپلورر بازش کن ببین با هر دو چطوره خبرشو بهم بده...

سوگند 27 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 11:55 ب.ظ

وای مریم جون باز احساساتی شدی اول اینکه بگم از بین این 5 نفر که رفتن
فقط یه نفرشون پیر بود وبقیه جون بودن خدا بیامرزشون
خودم وقتی میگم این چه موقعه رفتن بود تو دلم میگم سوگند خدای نکرده داری
توی کار خدا دخالت میکنی؟؟؟
نه نه خدا اون روز رو نیاره که ما بنده های خدا
بخواهیم از کار اونی که سرور همه ی ماست ایراد بگیریم
میدونی ادم چه موقعه زورش میاد ؟؟؟موقعه ای که یه بار هم نه نامی از این فامیل شنیدیم
ونه دیدیمش ورفت و آمدی باهاش نداشتیم
فقط بخاطر اینکه یه رگ فامیلی داشته باید همه چی کنسل بشه موقعه ای که زنده بود یه سراغی ازشون
نگرفتیم حالا که رفتن میگیم ای بنده خدا رفت زشته جشن برگذار کنیم؟یکی نیست بگه
زشت اون چیزی بود که وقتی زنده بودن سراغشون رو نگرفتین نه الان که دیگه اثری ازشون باقی نمونده
از کار بزرگترها ایراد میگیرم خوشی شون نه به خوشی میبره عذاشون هم نه به عذا
واقعا راست گفتن این دوره زمونه همه چیز رو قاطی کردن.

نیست و نابود بشی ...منکه گفتم با تو نیستم...تنها واسه شما نیست ماهم دورو برمون زیاد اتفاق میوفته ولی چه میشه کرد...هرچی خدا بخواد همونه...
منکه میدونم سوگند جونم ماههههههههههههههههههه...دلش کوچیک کوچیکه مث دل یه گنجیشک

حدیث آرزومندی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 12:18 ق.ظ

نمیشه از اونجا هم رفتم بازم همونطوریه یه نگاه بنداز... بگو چه کنم دیگه امشب پای سیستم نمیام تا فردا منتظر جواب و راهنمایی ات هستم بداخلاق مریم گلی...

حجم و اندازه ی عکسهای این پستت رو کم کن فکر کنم درست شه.معمولا وقتی اندازه ی عکس بیشتر از کادر پستت باشه واز کادر خارج شه قالبت رو بهم میریزه...عکسها رو بردار امتحان کن ببین چطور میشه.بقیه پستهات مشکلی ندارن.در ضمن تعداد پستهای صفحه ی اولیه ت رو ۲ بزار تا وبت تندتر لود شه.

مسعود 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 04:33 ب.ظ http://masoudscience.blogfa.com/

سلام
آرزو دارم در سال پیش رو هر آرزویی که دارید به واقعیت بپیوندد.

سال ۱۳۹۰ رو به شما و همه دوستان عزیز تبریک میگم وسال خوب وخوشی رو براتون آرزومندم(به قول مادربزرگم سال ری بخیری با سیتو).

شعرایی هم که گذاشتی جالب بود.

شاد و پیروز و سربلند باشید.

سلام
مرسی
واقعا مادربزرگتون گل گفتن...ایشالله سایه ی این مادربزرگ همیشه بالای سرتون باشه..قدرشو بدونید
منم واسه شما آرزوی بهترینا رو دارم و امیدوارم سال ۹۰ سال پر خیر و برکتی برای شما و خانواده ی محترمتون باشه

حدیث آرزومندی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 04:37 ب.ظ

مریمی نمیشه کلافه شدم چکار کنم؟

علی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 04:58 ب.ظ http://hayan61.blogfa.com

سلام
بسیار زیبا بود مخصوصاٌ اون شعر زن....
انشا الله سال خوبی داشته باشی و بری خونه شوشو
سال دیگه انشا الله با بچه ات بیای نت!!

سلام داداش علی گل
قابل شما رو نداشت
با بچه ؟؟؟؟؟واقعا جک گفتید

حدیث آرزومندی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 05:28 ب.ظ

نمیشه خرابه چه کنم؟/؟

بابا خوبه انقد وسواس نداشته باش..ببین حدیث جون از قابلای پیش فرض بلاگفا کهتو قسمت مدیریتت هست استفاده کن ببین بازم همینجوریه..اگه از قالبای بلاگفا استفاده کردی کدهایی که قبلا داشتی رو یه بار بهش اضافه کن ببین چطور میشه

لیلا 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 07:35 ب.ظ

سلام
دستان پرنوازش بهار ، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد، و زمین و درخت رازهای رنگارنگ و عطرآگین خویش را نثار نگاه ما می کنند. در سال جدید خورشیدی، سبزی ، شادی ، کامیابی، بهره وری، اثربخشی فعالیتها و بهروزیتان را از درگاه ایزد منان آرزومندم.
پیشاپیش سال نو مبارک


هنوز واسه تبریک زوده...اگه راست میگی ساعت ۲:۵۰ بیا تبریک بگو....
صفای دلللللللللللللللللللللللللللللللللللل

حدیث آرزومندی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 08:33 ب.ظ

مریم نمیشه که نمیشه چرا اینجوری شده؟؟؟؟

باور کن منم گیج شدم...
حدیث جون کد قالبهای قبلیتو که درست بودن رو داری؟اگه داشته باشی خیلی خوبه.یکیشونو امتحان کن.
حدیث مگه کدهای قالبو دستکاری میکنی؟همه ی کدو یکجا کپی پیست کن .آخه من یه بار حواسم نبود یه خط از کد رو حذف کردم قالبم مث قالب تو بهم ریخت.
آخر شب کد وبتو یه نگاهی میندازم.

حدیث آرزومندی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 09:00 ب.ظ

مریم دست نمی زنم همونو کپی می کنم اما نمیشه چرا فقط با من مشکل داره؟؟؟

حدیث آرزومندی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 09:39 ب.ظ

خیلی لطف کردی پیرشی ننه

قابل عزیز دلمو نداشت...ما دربست چاکریم

حدیث آرزومندی 28 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 09:43 ب.ظ

مریمی تو چه شکلی هستی؟؟؟

شکل همه ی خلق های خدا...یکی مث همه

حدیث آرزومندی 29 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 03:23 ب.ظ

سلام گلم
عزیزم دستت درد نکنه بابت کمک دیشبت واسه وبلاگ و همراهی آخر شبت که ....
انشالله که روزهای خوبی داشته باشی
دیگه هم از اون حرفا نزن خیلی دختر خوبی هستی خیلی خیلیییییییییییییییییییییییییییی. فهمیدی؟؟؟ مواظب خودت باش شیوا گلی رو اذیت نکنی باشه؟؟؟ وگرنه دلم می گیره ها... انشالله سال خوبی داشته باشی
اگه تا قبل پایان سال ندیدمت خیلی خیلی موقع تحویل سال برام دعا کن باشه ؟؟؟
مرسی گلم
پس اگه ندیدمت!!! تا سال آینده خداحافظ تا سال دیگه مریم گلی خوب خودم....
بخند دیگه اینجوری مثل من...

سلام
خواهش میکنم این چه حرفیه وظیفه بود.
به روی جفت چشام
محتاجیم به دعا
من بعد تحویل سال نت میام و انجام وظیفه میکنم یعنی تبریکمو به دوستان مجازی میرسونم.
امیدوارم سال ۹۰ بهترین سال عمرتون باشه و همچنین سال ۹۰ سال ظهور آقا باشه...آمین یا رب العالمین

سوگند 29 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 06:27 ب.ظ

سلام عزیزم
مرسی عزیزم امیدوارم سال 90 سال خوبی باشه برای شما وخانواده
شما هم دعا یادت نره گلم
حالا چرا دسترسی نداشته باشی به نت مگه میخوایی بری مسافرت ؟؟

سلام
قربونت عزیزم ...همچنین
بابا منکه بهت گفتم عروسی دختر خاله مه...الانم باید سریع برم....ایشالله روزی همه تون

سوگند 29 - اسفند‌ماه - 1389 ساعت 10:49 ب.ظ

خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما
برای دوستان من عطا فرما :
هزار و سیصد امید
هزار و سیصد و نود بهروزی
هزار و سیصد و نود لبخند زیبا
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد

مسعود 1 - فروردین‌ماه - 1390 ساعت 12:51 ق.ظ http://masoudscience.blogfa.com/

سال نو مبارک

منم پیشاپیش تبریک میگم....به موقعش داغ داغ تبریک میگم مزه ش بیشتره

حدیث آرزومندی 1 - فروردین‌ماه - 1390 ساعت 03:42 ق.ظ http://astanedoost.blogfa.com

سرخوش آن عیدی که آن بانی نور
ازکنار کعبه بنماید ظهور
قلبها را مهر هم عهدی زند
از حرم بانک انا المهدی زند
سال نو مبارک
التماس دعا
یاعلی

me 1 - فروردین‌ماه - 1390 ساعت 03:46 ق.ظ http://mk80ux.blogfa.com

سلام
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
ای تدبیر کننده روز و شب
ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر
حال مارا به بهترین حال دگرگون کن
سال نو مبارک

سوگند 1 - فروردین‌ماه - 1390 ساعت 03:47 ق.ظ

سال نو شد .
پای میز هفت سین نشسته بودیم وبرای همه شما دعا کردم بخصوص مریم وعسل عزیزم
امیدوارم سال خوب وپراز برکت وبدون دغدغه داشته باشین
وای فردا؟؟؟!!!
خونه ما شلوغه شلوغه کی میتونه از خواب پاشه به مهمونا برسه خدا کنه بعد ازظهر بیان که تا لنگه ظهر بتونم بخوابم اخه الان ساعت تقربا 4 صبح ومن خوابم نمیاد مریم جونم
راستی عروسی خوش گذشت؟؟؟

سلام
سال نو شما هم مبارکککککککککککککککککک
امشب حنا بندون بود...بخدا جات خیلی خالی بود خیلی خیلی...
منکه عمرا الان بخوابم میخوام تا صبح برنامه ی احسان علیخانی شبکه جام جم رو ببینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد